رنجان، جوان عاشقپیشهای از بنارس، برای ازدواج با تیتلی شغلی دولتی میگیرد، اما با فراموش کردن نذرش به لرد شیوا، گرفتار میشود تا نذرش را ادا کند. این ماجرا، داستانی طنزآمیز از عشق، سرنوشت و نجات را روایت میکند.
داستان یک سیاستمدار محلی که میوههای جکفروتهای گرانبهای خود را از دست میدهد و یک افسر پلیس جوان که مصمم است این پرونده عجیب را حل کرده و خود را ثابت کند...
داستان مردی 80 ساله با علاقه به بازیهای واقعی، روایتی از درستی و نادرستی است. این داستان به تصمیماتی که در طول زندگی میگیریم و بازتابها، شنیدنها و قضاوتهای هر یک از آنها میپردازد.
زن جوانی که بلافاصله پس از ازدواج بیوه می شود، با ناتوانی در غصه خوردن، اقوام عجیب و غریب و کشف شگفت انگیزی در مورد شوهر مرحومش دست و پنجه نرم می کند...
یک کارمند دولت در حین انجام وظایف انتخاباتی در جنگل آشوبزدهی مرکز هند، با وجود بیتفاوتی نیروهای امنیتی و ترس از حملات چریکی شورشیان کمونیست، تمام تلاش خود را برای برگزاری انتخاباتی آزاد و عادلانه به کار میگیرد...
این فیلم طنز در مورد رابطهی بین یک پدر پیر و دختر جوانش می باشد که با هم شرط گذاشته اند زیاد کاری به کار یکدیگر نداشته باشند و فقط از لحاظ عاطفی یکدیگر را حمایت کنند، اما…
پس از شورش های خشونت آمیز سال 2002 در گجرات، افرادی که در طول هرج و مرج قربانی، مجرمان و ناظران خاموش بودند، عمیقاً تحت تأثیر قرار گرفتند به گونه ای که زندگی آنها را برای همیشه تغییر داد...
با شروع جنگ جهانی دوم هندوستان با مشکل آب مواجه میشود. این فیلم به وضعیت نامناسب زنان بیوه ای که با فقر در معبد شهر زندگی میکنند میپردازد. "چوبیا" قصد فرار از این وضعیت را دارد و با مردی جوان که پیرو گاندی است، رابطه پیدا میکند.
در سال ۱۹۸۳، هنگامي که هند هنوز مستعمره ي بريتانيا بود، حاکم نظامي منطقه، «سروان راسل» (بلکتورن)، شرط مي گذارد که اگر اهالي دهکده ي «چامپانر» بتوانند مردانش را در بازي کريکت شکست دهند، کل ايالت را براي مدت سه سال از پرداخت ماليات معاف خواهد کرد ...
شاهزاده «آشوکا» ( شاهرخ خان ) که جانشین پادشاهی پدرش است، به خواسته ی مادرش تصمیم می گیرد مدتی زندگی شاهانه را رها کرده و در دنیای وحشی زندگی کند. در این ماجرا او عاشق دختری ( کارینا کاپور ) می شود که...
“امار وارما” تهیه کننده برنامه خبر رادیو،زنی مرموز را در ایستگاه قطار می بیند.او عاشق زن می شود اما زن عشقش را پس زده با وجود اینکه به نظر به او علاقه مند می رسد.بعدها او می پذیرد با دختری که خانواده اش انتخاب کرده ازدواج کند اما به یکباره آن زن پیدایش می شود و…
داستان زوج جوانی از طبقه ثروتمند هند در بحبوحه جنبش انقلابی هند در دهه 1940. عشق آنها در تقابل با خانوادههایشان و تحت ظلم یک ژنرال بریتانیایی بیرحم است. سرنوشت آنها به مبارزات آزادیخواهانه مردم هند گره میخورد.
مادر "کریشنا" او را در سیرک رها کرده و می گوید تنها در صورتی می تواند به خانه بازگردد که هزینه 500 روپیه برای خراب کردن دوچرخه برادرش را تهیه کند.او توسط سیرک رها شده و با قطار به سمت بمبئی حرکت می کند.او در خیابانهای بمبئی چای بین بارها جابجا می کند.او با یک معتاد به هروئین آشنا می شود و...
پسری جوان به نام آبیشک که تازه مدرک مهندسی خود را گرفته است، به علت کمبود کار مجبور میشود به عنوان مشاور دهداری در یک روستای دورافتاده مشغول به کار شود و...
پس از نشت گاز مرگبار از کارخانه ای در بوپال، کارگران شجاع راه آهن جان خود را به خطر می اندازند تا دیگران را در مواجهه با یک فاجعه غیرقابل توصیف نجات دهند.