با قتل مشتری هانا (که رقیب تئاتری دلورس هم هست)، هانا برای نجات آبروی مادرش ناچار به پیدا کردن قاتل میشود؛ در همین حین، رابطهاش با چاد نیز پیشرفت میکند.
سه همکار تلاش میکنند تا راز یک قتل را حل کنند و همکارشان را که به اشتباه متهم شده، تبرئه کنند. هر یک از آنها به شیوهای متفاوت به دنبال یافتن حقیقت هستند.
هانا اسونسن برای تدریس در یک کلاس شیرینیپزی در کالج شهر دعوت میشود، اما تجهیزاتش دستکاری میشود و انفجاری رخ میدهد که توسط آتشنشانی به عنوان یک حادثه تلقی میشود. به زودی، یکی از همکارانش به قتل میرسد و هانا شروع به کنار هم چیدن قطعات پازل رمز و راز قتل میکند. هانا برای جمعآوری سرنخهای جرم و جنایت و کنار هم چیدن آنها به دوستان و خانوادهاش تکیه میکند و با ورود چاد نورتون (وبستر)، دادستان شهر لیک ادن، با جنبهای متفاوت از قانون و نظم روبرو میشود.
شش دوست صمیمی از دوران کالج، که اکنون در دهه ۴۰ زندگی خود هستند، برای آخر هفته بیست و پنجمین سالگرد فارغالتحصیلی خود دوباره به هم میپیوندند. همانطور که رازهایی فاش میشود، یکی از آنها همه را مجبور میکند تا زندگی خود را دوباره ارزیابی کنند.
زمانی که مادر هانا سوِنسِن (با بازی سوئینی)، یعنی دلورس (با بازی نیون)، در جستجوی خانهای برای خواهرش، میشل (با بازی اتکینز)، به طور ناگهانی با جسد صاحبخانهای که از مشتریان دائمی کافه «کوکی جار» بود، روبهرو میشود، هانا بیشتر از هر کس دیگری غافلگیر و شوکه میشود.
گروهی از دانشآموزان دبیرستانی در حین جشن کریسمس در کلبهای در جنگل، توسط یک قاتل روانی که به شخصیتهای فیلمهای ترسناک وسواس دارد، مورد تعقیب قرار میگیرند...
زمانی که نُرم به نیویورک بازمیگردد، به دروغ به جرمی متهم میشود و باید با دوستانش برای رد شدن پرونده و در عین حال محافظت از قلمرو خود در یک تورنمنت هاکی که برنده همه چیز را میبرد، همکاری کند...
یک برنامه ریز مراسم به اشتباه زیور آلات کریسمس مادربزرگ خود را بیرون می اندازد و شخصی که این زیور آلات را پیدا می کند او را برای بازیابی آنها مجبور می شود که...
هنگامی که دوسـت پسر دبیرستانی جسیکا "چیس تینور"بازیکن بیسبال ستاره، به شهر باز می گردد باعث میشود تا جسیکا بتواند به شغلش رونق دهد و آینده بهتری برای خود به ارمغان بیاورد...
"روفوس" یک سگ است ولی تبدیل به یک انسان شده است ، او در مدرسه با دختری به نام "کت" که مثله خودش تبدیل شده ، آشنا میشود، از طرف دیگر تبه کار مرموزی به دنبال سحر و جادویی می باشد تا اینکه ...
پنی که یک زن جاه طلب است ، روزی از زندگی با همسرش خسته شده و از بابانوئل می خواهد که هرگز ازدواج نکرده باشد ، اون به آرزویش می رسد ولی طولی نمی کشد که متوجه می شود زندگی بدونه همسطش چگونه خواد بود ...
وقتی مانی یک یقه مرموز پیدا میکند و آن را دور گردن سگش، روفوس، میاندازد، روفوس به طرز جادویی به یک پسر بچه تبدیل میشود. با اینکه نمیداند چطور مثل یک آدم معمولی رفتار کند، اما خیلی زود محبوبترین بچه مدرسه میشود.
"ایمی" و "لو" مادر خود را در تصادف رانندگی از دست داده اند، اکنون آنها با پدر بزرگشان زندگی میکنند و از طریق رسیدگی به اسب ها و محبت به آنها خاطرات مادرشان را زنده نگه میدارند و ...
هنگامی که یک نگهبان شب شیفت کاری خود را تمام می کند، با وحشت متوجه می شود که همه کسانی که در دنیا شب قبل به خواب رفته اند مرده اند. حالا او در گروهی از بازماندگان باید بیدار بماند و راز این همه گیری جهانی را کشف کند، قبل از اینکه آنها به خواب بروند.
سریالی کمدی، به سبک شرلوک هلمزی و پر از شوخی ها و دیوانگی های خنده دار که می تواند ساعت ها شما را سرگرم کند. اگر دنبال سریالی کمدی و جنایی می گردید این سریال را از دست ندهید.شاون اسپنسر که حافظه ی تصویری، غریضه ی کارآگاهی و دقت بسیار بالایی دارد بعد کمک به پلیس برای حل یک پرونده، متهم به شریک جرم بودن می شود. شاون برای این که به زندان نیفتد و راز خود را برملا نکند ادعا می کند که غیبگو است و با عالم ارواح ارتباط دارد و از این راه اطلاعات خود را به دست می آورد. شاون به همراه بهترین دوستش گاس که فروشنده ی دارو و لوازم پزشکی است، دفتر کارآگاه خصوصی غیبگوی Psych را تاسیس می کند و از آن به بعد در حل پرونده های جنایی به پلیس کمک می کند...