یک صاحب قایق تفریحی ثروتمند و بی ملاحظه، به روی عرشه فرستاده میشود و در این هنگام فرصتی برای مستخدم سابقش پیش می آید که انتقام بدرفتاریهایی که با او کرده را بگیرد. این فیلم بازسازی نسخه سال 1987 آن است.
دو دوست صمیمی به نام های جورج و هارولد که بیشتر وقت خود را صرف خواندن کتاب های کمیک در خانه ی درختی مخصوصشان می کنند در مدرسه بسیار شلوغ کار هستند تا اینکه ناظم مدرسه تصمیم میگیرد با جدا کردن کلاس این دو نفر، مانع خرابکاری های آن ها شود. جورج و هارولد برای سرپیچی از این کار ، آقای کریپ را با هیپنوتیزم متقاعد می کنند که ابرقهرمانی با نام "کاپیتان زیرشلواری" است و نیروهای خارق العاده ای دارد. جورج و هارولد به همراه قهرمان تازه متولد شده ، می بایست جلوی پروفسور و دانشمندی دیوانه به نام "پوپی پانتز" را بگیرند.
هنگامی که یک روح کینه توز شروع به ترساندن مردم یک شهر کوچک می کند ، ریموند و بکا دو نفر از افراد شهر ، برای حل رازِ این روح ترسناک ، دست به کار می شوند و…
چهار مرد برای اینکه زندگی شان از حالت یکنواخت همیشگی خارج شود، یک گروه در محله شان تشکیل می دهند تا به نگهبانی از آنجا بپردازند. اما بصورت تصادفی متوجه می شوند که محله آنها همینطور تمام شهر پر شده از بیگانه های فضایی که ظاهری مشابه انسان های معمولی دارند و آن ها تصمیم می گیرند زمین را از حلمه آن ها نجات دهند…
«مايک نورتن» جوان که تازه به استخدام پليس مرزي درآمده، به طور تصادفي کارگر غيرمجاز مکزيکي، «ملکيادس استرادا» را مي کشد. مقام هاي محلي تصميم مي گيرند حادثه را لاپوشاني و پرونده را مختومه اعلام کنند. اما صاحب کار «ملکيادس»، «پيت پرکينز»، با هدف اجراي عدالت شخصي، «مايک» را مجبور مي کند تا جسد «ملکيادس» را از گور بيرون بکشد و سپس سوار بر اسب هم راه يک ديگر و جسد به سوي مکزيک به راه بيفتند...
«ویکتور ناورسکی» از یکی کشورهای اروپای شرقی تازه به نیویورک آمده است. دقیقا در همین زمان کشور او به سبب اختلالات و جنگ از بین می رود. از این رو ویکتور کسی است که هیچ کشوری ندارد، و از سوی امریکا قابل شناسایی نیست. به همین خاطر از ورود او به امریکا جلوگیری می شود، و از طرف دیگر امکان دیپورت شدن به کشور خودش هم نیست، و باید تا مشخص شدن شرایطش در فرودگاه باقی بماند...
«مگ آلتمن» که به تازگی طلاق گرفته است و دخترش سارا یک خانه جدید در نیو یورک میخرند و خانه ای که میخرند دارای یک اتاق امن هست که غیر قابل نفوذ است. زمانی که سه سارق وارد این خانه می شوند مگ و دخترش به این اتاق می روند، اما این کار مشکل را حل نمیکند و سارقان میدانند که سارا کجاست و چیزی هم که میخواهند در این اتاق هست که...
کارآگاه «میچ پرستون» (رابرت دنیرو)، پلیسی است که به هیچ چیز جز شغلش اهمیت نمی دهد. بعد از رخ دادن اتفاقاتی غیر منتظره، او مجبور میشود به همراه یک افسر پلیس که کوچکترین شباهتی به او ندارد، در یک برنامه تلوزیونی پلیسی بازی کند.
در این فیلم براساس رمانی به همین نام نوشته جون دیدیون، ان هتوی (Anne Hathaway) نقش النا خبرنگار سرسختی را در آمریکای مرکزی بازی میکند که مشکلات زیادی با پدرش (با بازی ویلم دفو (Willem Dafoe)) دارد، اما در نهایت مجبور میشود به عنوان دلال اسلحه جایگزین او شود. او که حالا به عضو مهمی در یک بازی خطرناک تبدیل شده، توسط مقامی دولتی (با بازی بن افلک (Ben Affleck) تحت تعقیب قرار گرفته است.
در مواجهه با یک تهدید که می تواند آزمایشگاه جنایت را از بین ببرد ، یک تیم درخشان از محققان پزشکی قانونی باید از دوستان قدیمی استقبال کرده و تکنیک های جدیدی را برای حفظ و اجرای عدالت در شهر به کار گیرند.
نابودی جهانی انسان به دلیل سرعت یک سیاره مرموز به سمت زمین قریب الوقوع است. در میان جمعیت ، یک زن آرام و همیشه مضطرب برجسته است، در حالی که اکثریت احساس آزادی میکنند تا بزرگترین خواستههای خود را دنبال کنند.
داستان سریال درباره ی یک مرکز نگهداری از سالمندان هستش که تمرکز داره روی مشکلات پرستارها , دکترها و سرپرست های آنجا و همچنین واقعیتهایی درباره ی دلسوزی ها و سختی ها هنگامِ نگهداری و مراقبت از سالمندان…
در حادثه ای همزمان در تمام دنیا، مردمان زمین برای 137 ثانیه بیهوش می شوند. این حادثه علاوه بر خسارت مادی، چیز دیگری را هم به همراه دارد، همه لحظاتی از 6 ماه آینده خود را می بینند...