Morgan Farley

فیلم داستان تهیه کننده ای در دوران طلایی هالیوود است که به آرامی خود را به سوی مرگ هدایت می کند...

 یک شاگرد جادوگر، سه پسر و یک خلافکار بدگمان در طول جنگ جهانی دوم در جستجوی ترکیبی گمشده برای وردی جادویی هستند تا بوسیله آن از بریتانیا دفاع کنند...

یک کارمند پست و یک شامپانزه برای انتخاب برنامه های تلویزیونی موفق یک تیم می شوند...

یک زن زیبای آمریکایی به یکی از کشور های آدمکش برزیلی رفته است و به دنبال نامزدش می گردد...

وقتی خانم ترمین به طرز اسرارآمیزی توسط گاز مسموم می شود، راننده آمبولانس فرانک جاسپ با دخترخوانده او دایان برخورد کرده و به سرعت به او علاقه مند می شود.تحت تاثیر نفوذ دایان او تبدیل به راننده ترمین شده ...

پس از مراسم ازدواج ویل کین کلانتر شهر هادلی ویل، هنگامی که به قصد ایجاد زندگی جدیدی همراه زن زیبایش خیال ترک شهر را در سر دارد، خبردار می‌شود که فرانک میلر تبهکاری که چند سال پیش به زندان فرستاده با قطار نیمروز و به قصد انتقام از او به آن شهر خواهد آمد. دوستانش می کوشند تا وی را ترغیب به ترک شهر نمایند، اما او فرار را چاره کار نمی‌ داند و تصمیم می‌ گیرد تا با آن فرد و هم دستانش مواجه شود و…

نجیب زاده‌ای از قرن 17 فرانسه خانواده‌اش را در قلعه اسرارآمیز خود نگه داشته است...

مرد جوانی که به دروغ متهم به بی صداقتی شده بود، از جامعه و قانون ناامید می شود و تصمیم می گیرد دزد دریایی شود...

زنی در حال طلاق به شوهرش شلیک می کند و از دوست ستوان پلیسش (لی جی کاب) می خواهد تا جسد را پنهان کند...

دو نفر از کارمندان یک هتل دور افتاده به بررسی ماجرای قتلی که در این مکان رخ داده است می پردازند. در این پرونده پادوی هتل مظنون اصلی قتل است...

مکبث، از سه جادوگر پیشگویی دریافت می کند که یک روز پادشاه اسکاتلند خواهد شد. مکبث که در جاه طلبی غرق شده و توسط همسرش به عمل تحریک شده بود، پادشاه خود را می کشد و تاج و تخت را برای خود می گیرد.

جان مولر پس از دزدی از یک قمارباز بزرگ، هویتی جدید به خود می‌گیرد، اما این امر نتایج ناخوشایندی برای او به همراه دارد.

خانواده‌ای ثروتمند و متخاصم، سالانه در قلعه‌ای قدیمی گرد هم می‌آیند. اما امسال، با شروع قتل‌های زنجیره‌ای، آرامش قلعه بر هم می‌خورد و یک کارآگاه خصوصی برای کشف راز این قتل‌ها به آنجا فراخوانده می‌شود.

سریالِ "غرب وحشی" داستانِ دو مامور مخفی "جیمز تی وست" و آرتموس گوردون" می باشد ، آن ها مامور هستند تا از هر خطری که جانه رئیس جمهور را تهدید میکند ، جلوگیری کنند و ...

جورج گریگ که فرمانده یک سفینه فضایی است به دست نیرو که از سیاره ای دیگر آمده نابود می شود همانروز از وی بچه ای به دنیا می آید که نامش را جیمز می گذارند جیمز وقتی بزرگ می شود به خدمت سفینه فضایی در می آید تا جای پدر را بگیرد از آن طرف نیرو با ماده ای که اختراع کرده سیاره ای را نابود می کند و اکنون قصد دارد با همان ماده به جنگ زمین بیاید اما سفینه اینتر پرایز که جیمز نیز در آن است قصد دارد جلوی این کار را بگیرد...