«فقط خدا میتواند» داستان 5 دوست قدیمی که با چالشهای زندگی دست و پنجه نرم میکنند و از طریق ایمان درمییابند که فقط خدا میتواند به آنها قدرت دهد تا به شخصی تبدیل شوند که واقعاً آرزوی آن را دارند...
مایک کریستین یک مرد متاهل خوشبخت است. او با معشوقه ی دوران دبیرستانش، الکس، روبرو می شود. به نظر می رسد بعد از گذشت تمام این سال ها هنوز هم احساس عاشقانه ای میان آن ها وجود دارد. مایک فکر می کند که الکس معشوقه ای واقعی برای تمام دوران زندگی اش می باشد اما او یک مشکل بزرگ دارد. او قراردادی را امضا کرده است و همسرش به او اجازه نمی دهد که از این ازدواج فرار کند...
دیانا مک گوین زنی بدنام که شهر خودش و رئیسش ، تام ریکی را رها می کند تا بتواند جای دوستش را که Mail Order Bride (زنی که نامش را در یک لیست قرار می دهد تا مردان او را انتخاب کنند و با ازدواج کنند) بود را پر کند و با مردی که او را خواسته بود ازدواج کند و …
یک دانشمند تیمی از نیروی دریایی SEAL را در زمان به دوره کرتاسه هدایت می کند تا اولین تیمی را که در دهه 1940 فرستاده بود نجات دهند. وقتی او به طور تصادفی یک دایناسور غول پیکر را به لس آنجلس می آورد ، همه چیز به طرز عجیبی پیش می رود...
دیزی دانشگاه را شروع می کند و با بلیک آشنا می شود. او خود را در برابر یک خواهر مخفی به نام The Ivies می بیند که شاید 6 ماه قبل در مرگ دانش آموزی نقش داشته است.
یک پلیس زن سانفرانسیسکو برای مقابله با نبرد ناخوشایند حضانت کودک با شوهر سابقش، لطف یک رئیس جنایتکار محلی را می پذیرد و به طور خطرناکی خود را درگیر اوباش می بیند...
یک مدیر مالی به طور مرموزی ربوده می شود و زمانی که گروگانگیران درخواست های ویدئویی را مستقیماً برای همسر مرد ارسال می کنند، یک افسر پلیس تنها، کارآگاه کلسو، به او شک می کند...
جردن داناوان یک عکاس نیویورکی است که 5 سال به صورت مداوم پیشنهادی ، از مردی بنام ادوارد مورگان دریافت میکرد و آن هم این بود که اگر با او ازدواج نمیکند حداقل در حد یک دوست در کنار هم باشند. حال او بعد از 5 سال پیشنهاد ادوارد را قبول کرده اما از تصمیم خود پشیمان است و ...
داستان پدر و مادری که دو پسر خشم پیشه خود را به نزد پدربزرگشان می فرستند. در آنجا، یکی از آنها لاک پشتی غول پیکر را کشف می کند. در این میان، پدربزرگ با برخی از زمین داران دچار مشکل می شود و...
زنی پی میبرد که همسرش، هم مظنون اصلی یک پرونده قتل است و هم مورد اخاذی قرار گرفته است. اما، این تنها بخشی از حقیقت ماجراست و واقعیت از آنچه به نظر میرسد پیچیدهتر است.
این مجموعه دربارۀ فضانوردی به نام استیو آستین (با بازی لی میجرز) است که در یکی از مأموریتها سقوط میکند و به کما میرود و دستها و پاهای او بهشدت آسیب میبینند، طوری که تقریباً از بین میروند. دانشمندان، طی یک عمل جراحی سرّی، دستها و پاهای او را با اعضای مصنوعی (مکانیکی) عوض کرده و حتی یکی از چشمهایش را بهصورت مصنوعی کار میگذارند. بدین ترتیب “استیو” دارای قدرت فوقالعادۀ فراانسانی میشود…