کد امگا 2 یک سواری فراطبیعی به دنیایی است که در لبه آخرالزمان در حال چرخش است. این فیلم به دنبال ظهور یک رهبر ماکیاولیستی است که تمایل به جمع آوری ارتش های جهان دارد....
کارگردانی خیال دارد نسخه ای سینمایی از «دراکولا»ی «برام استوکر» را بسازد. «ماکس شرک» (دافو)، ایفاگر شخصیت «کنت اورلاک» پیرو روش بازیگری «استانیسلافسکی» است و فقط در صورتی در گفت و گوها شرکت می کند که کاملا در جلد شخصیتش فرو رفته باشد. اما بقیه ی بازیگران اصلا آمادگی بازی واقع گرایانه را ندارند و …
شیطان می خواهد با آبستن کردن دختری به نام «کریستین» (تانی) به هنگام شروع هزاره ی سوم، «پایان روزها» را که در مکاشفات یوحنا پیش بینی شده، تحقق بخشد. اما «جریکو کین» (شوارتسنگر)، محافظ یک بانکدار وال استریت (برن)، به مقابله بر می خیزد…
چون مادر «بلید» در زمان بارداري توسط يک خون آشام زخمي شده، بلید که يک نيمه انسان - نيمه خون آشام است، داراي تمام خصوصيات خوب خون آشامان بهمراه بهترين مهارتهاي انساني مي باشد. بلید به شکار خون آشامان می پردازد تا انتقام مادرش را بگيرد. خون آشامان که تصميم دارند بزودي به تمام سازمانهاي مهم انسانها نفوذ کنند، به بلید نياز دارند زيرا او داراي خون ويژه اي است...
"مایک مکس" یه تولید کننده در هالیوود است که به لطف فیلمهای اکشن بی رحمانه و خونی، قدرتمند و ثروتمند می شود. همسرش "پیج"، که "مایک" او را نادیده گرفته است، در نزدیکی جدایی از وی می باشد. از قضا "مایک" توسط دو راهزن ربوده می شود، اما فرار می کند و در خانواده باغبان مکزیکی اش برای مدتی مخفی می شود و...
در دورانی که امروزه به فراموشی سپرده شده است، "شاه آرتور" بزرگ به کاملوت افسانه ای حکمرانی می کند. شوالیه های میزگرد او وقت خود را صرف دوئل برای لذت بردن "شاهزاده ایلن"، مهمان جدید کاملوت می کنند و...
«بس» (واتسن) زن ساده اي است که با «يان» (اسکار سگارد)، کارگر خشن و در عين حال رقيق القلب و غم خوار يک سکوي نفت حفاري دريايي ازدواج مي کند. براي مدت کوتاهي اين زوج زندگي سر خوشانه و آرامي دارند اما خيلي زود حادثه اي غيرمترقبه «يان» را از گردن به پايين فلج مي کند. حالا «بس» به درگاه خداوند دعا مي کند تا سلامت شوهرش را بازگرداند و براي اين منظور حاضر است هر چه دارد فدا کند...
یکی از ساخته های ژپتو عروسک ساز به شکلی جادویی زنده می شود. این عروسک خیمه شب بازی به نام پینوکیو یک آرزوی بزرگ دارد، اینکه روزی به یک پسر واقعی تبدیل شود، اما باید یاد بگیرد که مسئولانه رفتار کند...
فردی بنام «جانی منمونیک» که حامل اطلاعات است، در حال حمل یک بسته ی اطلاعاتی بزرگ در سرش می باشد. این بسته به قدری بزرگ است که اگر نتواند سر وقت آن را تحویل بدهد، ممکن است جانش را از دست بدهد..
گروهی از گانگسترها با وجود جنایات اخیرشان در شکنجه پناهجویان، قلب خبرنگاران آلمانی را به دست می آورند. چندین سیاستمدار سعی می کنند از جنایات این گروه سوء استفاده کنند در حالی که گانگسترها محبوب هستند...
«ایس ونتورا» (جیم کری) کارآگاه زبردستی است که با پیدا کردن حیوانات گم شده کسب درآمد میکند. دلفینی که برای نمایش در سوپرجام فوتبال آمریکایی آماده شده توسط گروهی دزدیده شده و ونتورا مامور یافتن آن می شود و …
دوگ مرد جوانیست که تمام روز را بعنوان دربان در یک هتل مجلل کار می کند، تا پولی به دست آورد و بتواند کسب و کار خودش را راه اندازی کند. اما او در شرایطی به پول احتیاج پیدا می کند و شخصی کمکش می کند. اما متوجه می شود که آن شخص با زنی که او دوستش دارد وارد رابطه شده. حال دوگ باید میان عشق و پول یکی را انتخاب کند...
آلمان، سال 1945، با پايان جنگ جهاني دوم، «لئوپولد کسلر» (بار)، جوان آلماني تبار، از امريکا به زادگاه اجدادي خود باز مي گردد. عموي «لئو» (ياگارت)، او را به عنوان مأمور قطار به کار مي گمارد و خيلي زود «لئو» با «کاتارينا» (سوکووا)، دختر رئيس راه آهن، آشنا مي شود و ازدواج مي کند. در حالي که پس از چندي نازي هاي متعصب، که کماکان به خرابکاري ادامه مي دهند، از «لئو» مي خواهند تا با جاسازي بمبي در قطار، آن را منفجر کند...