جان لاولس، مهاجر ایرلندی، به عنوان پیشخدمت برای میلیونر فیلادلفیا بیدل مشغول به کار شد. اگرچه استاد جدیدش کمی غیر متعارف است، جان بیدل و خانواده را دوست دارد....
«پروفسور هنري هيگينز» (هريسن) با رفيق زبان شناسش، «سرهنگ پيکرينگ» (هايد-وايت) شرط مي بندد که مي تواند دختر گل فروش و عامي لندني، «اليزا دوليتل» (هپبرن)، را به خانمي متشخص بدل سازد که فصيح و بليغ حرف بزند...
“مسنجر” پیش از رفتن به سفر از دوستش می خواهد نام او را وارد یک لیست کند.وقتی هواپیمای او در هوا منفجر می شود،اوضاع بسیار جدی می شود.در حالی که دوستش لیست را بررسی می کند،به نظر می رسد همه نامها به طرزی عجیب کشته شده اند و…
"والری کارن" که یک مجرم محکوم به مرگ است به محل اعدام در " نورث وی " فرستاده می شود ولی در راه حالش بد می شود و او را به بیمارستان صومعه می برند. خواهر "ماری" به این باور است که "والری" بیگناه است و سعی دارد قاتل اصلی را پیدا کند ...
داستان همسر یک پزشک در شهری کوچک که توهمات رمانتیکی درباره زندگی و طبقه اجتماعی دارد. او به شوهر سادهاش خیانت میکند، با افراد دیگر وارد رابطه میشود و...
دختری با یک مرد ثروتمند نامزد می شود اما در عین حال رویای یک دزد دریایی افسانه ای به نام "ماکوکو" را در سر دارد.خواننده ای دوره گرد عاشق او می شود و برای تحت تاثیر قرار دادنش خود را به عنوان دزد دریایی معرفی می کند و...
یک اسقف که تلاش می کند کلیسای جدید بسازد، برای بدست آوردن راهنمایی دست به دعا می برد. فرشته ای پدیدار می شود اما راهنمایی های او در مورد بدست آوردن پول نیست و...
سوفی عاشق ادموند بود، اما پس از اینکه والدینش او را مجبور به ازدواج با اوکتاویوسِ ثروتمند کردند، ادموند آنجا را ترک کرد. چند سال بعد ادموند به همراه پسرش ویلیام به آن شهر بازگشت و آنجا بود که پسر ادموند و دختر سوفی عاشق یکدیگر شدند...
"آلن کوئنتین" نامه های عاشقانه یک سرباز را مینویسد که در جنگ کشته میشود. آلن در ادامه با دختری زیبا مبتلا به فراموشی روبرو میشود که از پستچی ها میترسد ...
لورد فرانسه ، سال 1858."برنادت سوبيرو" ، دختر دهقانزاده اى است كه با اعضاى خانوادهاش در زندان شهر زندگى مىكند. يك روز « برنادت » هنگام جمع كردن هيزم ، « مريم باكره » ( دارنل ) را در غارى مىبيند. « مريم مقدس » از او مىخواهد كه كف غار را بِكند تا به آبِ شفابخش برسد ...
هنریتا وینسلو، بانوی سالخوردهای که در عمارتی دورافتاده به همراه خدمتکار و گربههای دوستداشتنیاش زندگی میکند، با افت سلامتیاش مواجه میشود و بستگان طمعکارش با چشمداشتی به ارث او، در عمارت حاضر میشوند.
ندیمه ى جوانى ( فونتین ) در تعطیلات با «ماکسیم د وینتر» ( اولیویر ) صاحب قصر باشکوه ماندرلى آشنا میشود که همسر اولش، « ربکا »، را از دست داده است و با قبول پیشنهاد ازدواج او، بانوى تازه ى ماندرلى میشود؛ اما یاد و خاطره ى « ربکا » روى زندگیشان سایه انداخته است…
زمانی که مرد انگلیسی، لرد برت سینکلر، و دنی وایلد، آمریکایی خودساخته که در برانکس بزرگ شده است، با اکراه نیروهای خود را برای درست کردن اشتباهات و محافظت از بیگناهان متحد می کنند، دو جهان با هم برخورد می کنند.