دو بازیکن بیس بال که در فصل خارج از مسابقات در وودویل کار می کنند ، با مالک جدید زن و یک قمارباز که نمی خواهد آنها پیروز این مسابقه باشند به مشکل برمی خورند...
کرتون، عجیب ترین بیگانه کل کهکشان، برخلاف خواسته ی معلمش به زمین می آید و در حیاط پشتی یک روزنامه نگار معروف فرود می آید که اعتقادی به موجودات فضایی ندارد و ...
نامزد یک جوان در آستانه ازدواج ناپدید میشود. او برای یافتن نامزدش، یک کارآگاه خصوصی استخدام میکند، اما درگیر راز قتل شوهر سابق نامزدش و خانواده فاسد او میشود.
به فلاویا میلز (مارگارت اوبراین) گفته شده است که نامزد عمهاش سوزان براتن (دام آنجلا لانسبری) یعنی استیو ابوت (جورج مورفی) برای سفر به دور دنیا غیبت داشته. اما در حقیقت ، او دوران زندان خود را به پایان رسانده است...
یک زن جوان در خانه ی یک مرد جوان بی گناه، بی هوش می شود. این اتفاق باعث می شود این مرد در دردسر بزرگی بیفتد. او فکر می کند که این زن مرده است و تصمیم می گیرد قبل از این که همسرش یا هر فرد دیگری از وجود او آگاه شود، از شر جسد او خلاص شود...
لورل و هاردی در کسوت کارآگاه خصوصی به مکزیکوسیتی برای دستگیری یک مجرم می روند. در آنجا قرار است با حضور یک گاوباز سرشناس بارسلونیایی مراسم گاوبازی برگزار شود اما به دلیل مشکلات گذرنامه نمی تواند حضور پیدا کند و از آنجا که استن لورل شبیه آن گاو باز است او را به جای او وارد میدان گاوبازی می کنند و …
دو دست و پا چلفتی به عنوان سرایدار در یک کالج دخترانه استخدام میشوند. در طول ماجراجوییهای خود، این دو نفر پول جمع میکنند تا مدرسه را از دست صاحبخانه سنتی خود نجات دهند...
خلیفه بغداد باید پنهانی با یک گروه نوازنده زمانی که برادرش تاج و تخت را از او ربوده برود. هر دو برادر عاشق یک دختر رقاص زیبا هستند که بین قدرت و عشق واقعی...
دکتر تیموتی کین، پزشک شهر نیویورک، خیابان برادوی و همه شخصیتهای آن را به خوبی میشناسد، همانطور که منشیاش، کانی مدیگان، میشناسد. مردی که کین او را به زندان انداخته بود، اکنون در حال مرگ است و از کین میخواهد که دخترش را پیدا کرده و ثروتش را به او بدهد. با این حال، افراد دیگری فکر میکنند که سهمی از این ثروت دارند و برای رسیدن به آن، معمولاً با روشهای نادرست، تلاش میکنند.
کیتی براون که کارمند و ستاره کلوپ شبانه فرانسیس لوئیس است، پس از اینکه نامزد فرانسیس او را از حضور در این کلوپ منع می کند، او قراردادی در هالیوود به دست می آورد...
« بيگ جان مك مسترز » ( گيبل ) و « اسكوار جان سند » ( تريسى ) دو جويندهى نفت هستند كه فراز و نشيبهاى مالى آنان با مشغلههاى عاطفىشان در هم آميخته است.
سال 1870 . یکى از مدیران شرکت راه آهن وسترن یونیون ، « جف باتلر » ( مکرى ) ، به دختر یکى از مهندسان شرکت ، « مالى موناهان » ( استانویک ) ، دل مىبندد. در حالى که سیاستمدار نابکارى که منافعى در شرکت رقیب ، راه آهن سنترال پاسیفیک ، دارد با کمک خلافکارى به نام « سید » ( دانلوى ) به قصد خرابکارى وارد عمل مىشود.