اتسوکو، دانشآموزی بیهدف، با درخواست رینا، دانشآموز جدید، برای راهاندازی باشگاه قایقرانی مواجه میشود. ابتدا با اکراه میپذیرد، اما با گذشت زمان و حضور در کنار همتیمیهایش، به تدریج به این باشگاه علاقهمند میشود.
تاکاگی و نیشیکاتا، دو دانش آموز سال آخر دبیرستان، در آستانه تعطیلات تابستانی، بچه گربه ای به نام هانا را پیدا می کنند و تصمیم می گیرند تا زمان یافتن مادرش، از او مراقبت کنند.
سازمان چالدی برای جلوگیری از نابودی جهان، باید با معبد بزرگ سلیمان مقابله کند. این معبد، که با قدرت جادویی بیسابقهای مسلح شده است، یک تهدید جدی برای جهان محسوب میشود....
گروه کازوما با نامهای از یونیون مواجه میشوند که از آنها درخواست میکند به روستای قبیله شیطانهای سرخ بروند. این روستا با تهدیدی روبرو است که ممکن است به نابودی آن منجر شود.
در این پیشداستان که وقایع آن قبل از روایت اصلی رمانRe: Zero اتفاق میافتد، با چگونگی آشنایی پک و امیلیا آشنا میشویم. همچنین دلایل ناامنی و بیاعتمادی امیلیا به خود و دیگران برای ما آشکار میشود.
سوبارو و همراهانش موفق میشوند هیولای شیطانی وولگارم که باعث نفرین روستا شده بود را شکست دهند و بچههای روستای ایرلام را نجات دهند. بعد از این پیروزی بزرگ، شخصیتهای داستان بالاخره فرصتی برای استراحت پیدا میکنند. سوبارو هم تصمیم میگیرد به یک ماموریت مخفی برود و نمیخواهد کسی از آن باخبر شود. اما حتی با این که سوبارو خودش را پنهان کرده، پترا و بچههای دیگر خیلی زود او را شناسایی میکنند. حالا که ماموریت مخفی سوبارو لو رفته، قرار ملاقات مهم او با امیلیا ممکن است کنسل شود.
این سال 2015 است، آخرین دوره ای که جادو هنوز بر آن حاکم است. Caldea سازمانی است که برای مشاهده دنیای جادویی و دنیای علم - و همچنین برای جلوگیری از انقراض نهایی بشر ایجاد شده است. بشریت حداقل 100 سال دیگر تضمین شده است، یعنی تا زمانی که قلمرو آینده مشاهده شده توسط Caldea در هوا ناپدید شود.
صدای یک دختر جوان به طرزی جادویی از او گرفته شده و لال می شود و دیگر نمی تواند به وسیله آن کسی را برنجاند، اما زمانی که او با موسیقی و دوستانش مواجه می شود، دیدگاهش نسبت به این مسئله تغییر میکند و…
حتی با وجود اینکه زندگی سازمانی ساساکی دائماً پر از کار است، او را در پایان هر روز خسته و ناکام می گذارد. او در جستجوی همراهی برای پرکردن خلأ زندگیاش، از روی هوس به یک فروشگاه حیوانات خانگی سر میزند و متوجه نمیشود که قرار است زندگیاش را برای همیشه تغییر دهد. پس از استقرار در یک پرنده شایان ستایش و آوردن آن به خانه ... هم اتاقی جدید او نشان می دهد که در واقع یک حکیم باورنکردنی از دنیای دیگری است که به سرعت به ساساکی قدرت های ماوراء طبیعی و همچنین توانایی عبور از بین دنیاها را می دهد. تنها کاری که ساساکی می خواهد انجام دهد این است که از این قدرت های تازه کشف شده برای زندگی در آرامش و آسایش استفاده کند، اما بیش از چند شخصیت رنگارنگ وجود دارند که ممکن است مانع این کار شوند...
پادشاهی فورلند یک کشور جزیره ای است که در شمال اقیانوس اطلس واقع شده است. این کشور به طور مشخص دارای 52 کارت بازی "X" است که به عنوان منشاء اصلی کارت های بازی در نظر گرفته می شود. این کارت ها که هر کدام دارای یک توانایی ماوراء طبیعی هستند، می توانند قدرت خود را به یک فرد واجد شرایط، یعنی یک «بازیکن» اهدا کنند. روزی کارت های «ایکس» که قرار بود تحت حمایت دولت باشد، در سرتاسر کشور پراکنده شد و به دلیل اختیاراتی که افراد به دست آورده بودند، دردسرهای زیادی را به وجود آورد. در خفا، پادشاه ماموریتی را به پینوکل، یکی از بزرگترین شرکت های کشور سپرد: پیدا کردن کارت هایی برای پایان دادن به هرج و مرج محیط. روز، فین، کریس، لئون، وندی و ویجی کارمندان ساده خودروساز پینوکل هستند. در شب، آنها اعضای "High Card" هستند، یک گروه مخفی متشکل از بازیکنانی که ماموریت آنها جمع آوری کارت ها است.
داستان کمدی گگ روی یک بار در محله شمالی 24 ساپورو، پنج ایستگاه دورتر از منطقه تجاری سوسوکینو متمرکز است. در آنجا، مالک بار، مالک خردسال، مشتریان معمولی عجیب و غریب، و سهم آن از راهپیمایی ها، زندگی عجیب خود را بازگو می کنند.
در سرزمین آسمان، شاهزاده خانم اِرو توسط هیولاهای امپراتوری زیرزمینی ربوده می شود. سورا، یک دختر جوان شجاع، برای نجات او به دنیای زیرزمینی سفر می کند و با ابزارهای جادویی جدیدی آشنا می شود. او باید شاهزاده خانم را نجات دهد و صلح را به سرزمین آسمان بازگرداند.
داستان های رمان های فانتزی در پادشاهی هایلند، جایی که پری ها به انسان ها خدمت می کنند، می گذرد و بر دختری به نام آنه متمرکز است. مادر آن به تازگی درگذشت، بنابراین آن تصمیم می گیرد تجارت خانوادگی را ادامه دهد و استاد شکر نقره ای شود، صنعتگری ویژه که می تواند آب نبات جادویی بسازد. او با محافظ پری چارلز بد دهانش، راهی پایتخت می شود.
روزی از سر ملال، تاناکا تصمیم می گیرد بر اساس رفتار هم کلاسی هایش به آن ها القابی بدهد. دوستش ساکوچی برای علایق غیراجتماعیش لقب "اوتا" می گیرد ( اوتاکو ). و دوست دیگرش ساگینومیا "روبو" به خاطر شخصیت بی عاطفه اش ( ربات ). دوستانش نیز تصمیم می گیرند تاناکا را "باکا" بنامند ( احمق ). این روز های مضحک سه دانش آموز دبیرستانی هستند که در حال رسیدن به اوج جوانی شان هستند.
یوکیتو، پسر یکی از رهبران فرقه مشکوک، به دلیل تمرینات آموزشی مضحک فرقه جان خود را از دست داد. حالا در کمال تعجب، او به دنیایی دیگر تناسخ یافت! برای او دنیایی ایده آل بدون مفهوم «خدا» یا «دین» بود اما...! ماجراجویی بی نظیر «تناسخ در جهان دیگر» آغاز می شود: ایجاد «دین» در دنیای بدون خدا؟!
گابیمارو که در طی یک ماموریت ترور دستگیر میشود، محکوم به اعدام میشود، اما به نظر میرسد هیچ چیز او را به خاطر بدن مافوق بشرش نمیکشد. جلاد یامادا آسائمون ساگیری با این باور که عشقش به همسرش ناخودآگاه او را زنده نگه میدارد، به او این فرصت را میدهد که اگر اکسیر زندگی را در شینسنکیو، قلمروی افسانهای که اخیراً در جنوب غربی پادشاهی ریوکیو کشف شده است، توسط شوگونات عفو شود. . پس از از دست دادن پنج تیم اعزامی اعزامی به جزیره، این بار شوگونات گروهی از محکومان اعدام را می فرستد. به هر یک از محکومان یک جلاد یامادا آسائمون داده می شود که باید با او بازگردند تا عفو دریافت کنند.
این جادوگر جوان سرسخت برای تسلط بر طلسمی که زندگی او را نجات داد، دست از کار نخواهد کشید: انفجار! مگومین، "بزرگترین نابغه قبیله جادوی زرشکی"، تصمیم گرفته است تا مطالعات خود را به جادوی تهاجمی قدرتمندی که توسط ناجی مرموزش استفاده می شود اختصاص دهد. سپس یک روز، خواهر کوچک او یک بچه گربه سیاه را در جنگل پیدا می کند. اما این گربه فقط یک دوست پشمالو جدید نیست - او کلید بیدار کردن یک خدای تاریک است!
داستان این انیمه درباره ی سه صداپیشه ی تازه کار ، با اسم های فوتابا ایچینوسه ، ایچیگو موئساکی و رین کوناها هست. محیط انیمه به صورت کمدی در زمینه ی صداپیشگی هست.
محله آکیهابارا محل برگزاری مسابقاتی عجیب است؛ جایی که بازیکنان باید با خون آشام ها مبارزه کنند و با پاره کردن لباس های خون آشام ها، آنها را در معرض نور آفتاب قرار بدهند
دختر دبیرستانی پسرانه تومو آیزاوا سرانجام موفق می شود به دوست دوران کودکی خود جون بگوید که او را دوست دارد. متأسفانه، اعتراف او درست بالای سر او می رود - او حتی تا دوران راهنمایی حتی متوجه دختر بودن او نمی شد، و حتی اکنون، جون هنوز او را یک برادر می داند! چگونه تومو چان می تواند او را در غیر این صورت متقاعد کند و قلب جون را به دست آورد؟
زمانیکه انزویِ خوره ی بازی، به دنیایی پر از پسران جذاب منتقل میشود، حس میکند در رویا به سر میبرد...در رویای شخصی دیگر! دانش آموز دبیرستانی انزو هوشینو، زندگیه محشری دارد. هر روز را به بازی ویدیویی، پرخوری و نوازش گربه ی محبوبش میگذراند. ولی زمانی که موجودی جادویی، او را به دنیای متفاوت و عاری از هر یک از علایقش منتقل میکند، این وضعیت خوشایند به آشوبی گیج کننده تبدیل میشود. حالا او گیره پسرانی جذاب افتاده ست! چطور ممکن است در این دنیای ناگوار، زنده بماند؟ آنزو قبل از بازگشت به زندگی عادی اش، باید در این واقعیت متفاوت پیش برود و بازی کند. پس او غرولند کنان با تسوکاسا تازوکی دوست میشود. کسی که متاسفانه یکی از جذاب ترین و محبوب ترین پسران مدرسه ست. اوضاع زمانی بدتر میشود که انزو درمیابد، تسوکاسا شاید چندان شخص بدی هم نباشد!
محوریت این انیمه بر روی دانشآموزی به نام آساهی کاشیواگی است که یک روز صبح در راه مدرسه با تصادفات غیرعادی روبرو میشود - همه اینها مطابق با ثروت مبهمی تلویزیونی است که او آن روز صبح تماشا کرده بود و همه با یک برخورد ناگوار با یک نفر به پایان رسید. دختر اتفاقاً همه دخترانی که او ملاقات می کند دانش آموزان یا معلمان جدید مدرسه او هستند. شناخت قبلی آساهی از دختران، او را به سوء ظن یوشیو، که خود را "دوست آساهی" معرفی می کند، می کند. بعد از مدرسه، او یک نامه عاشقانه در کمد کفشش پیدا می کند که به او می گوید دوباره طبق بخت صبحگاهی به درخت گیلاس پشت مدرسه بیاید. آساهی به سمت درخت شکوفه گیلاس می رود تا ببیند چه چیزی در انتظارش است.
فویوزورا کوگاراشی توانایی ماوراء طبیعی دیدن را دارد و از زمان بچگی توسط ارواح تسخیر شده بود. این باعث دردسرهای زیادی در زندگی او شده بود، ولی او یاد گرفت تا دربرابر این ارواح شیطانی بجنگد. متاسفانه، او بسیار فقیر و آواره است و آرزوی داشتن زندگی دبیرستانی شادتر و معمولی تری دارد. در جستجویش برای خانه، به مسافرخانهای ارزان به اسم یوراگی مانور برخورد که...
هنگامی که نامزدی او با شاهزاده بدون تشریفات به پایان می رسد، جزئیات زندگی گذشته ایلین نجیب زاده جوان با عجله برمی گردد و به او کمک می کند تا بفهمد که در دنیای یکی از بازی های مورد علاقه اوتوم زندگی می کند - به عنوان بزرگترین رقیب قهرمان! با این حال، حافظه او حفره های داستانی بیشتری دارد تا فن تخیلی بد... و تنها قطعیت این است که اگر او کاری را سریع انجام ندهد، مرگ او کاملاً مطمئن است. نمی توان به قهرمان/عشق-علاقه اصلی اعتماد کرد، پس چرا نمی بینیم که آخرین رئیس چه می گوید؟
چیزی واقعاً عجیب در مورد خدمتکاری که من تازه استخدام کردم وجود دارد! هیچ فرد عادی نمی تواند اینقدر زیبا باشد، یا غذای شگفت انگیزی خوشمزه بپزد، یا قبل از اینکه بخواهم دقیقا بداند من چه می خواهم. او باید از جادو استفاده می کند - درست است، طلسم تنها چیزی است که می تواند توضیح دهد که چرا هر وقت به او نگاه می کنم سینه ام اینقدر سفت می شود. سوگند می خورم، من می خواهم به آنچه که این خدمتکار را بسیار ... مرموز می کند، برسم!
این تیزر Neco-Arc را با لباس قهرمان اسرارآمیز در Ahnenerbe نشان می دهد. Fate/Grand Carnival اسپین آف Fate/Grand Order است که به صورت تقلیدی شبیه به Carnival Phantasm عمل می کند.
در زندگی گذشته خود، او به عنوان شیطان لرد وارواتوس، یک کاربر جادوگر و فرمانروای قدرتمند شناخته می شد. اما او پس از از دست دادن دوستان و عزیزانش در طول به قدرت رسیدنش تنها بود، بنابراین در لحظات مرگش، وارواتوس طلسم تناسخ را انجام داد تا شانس دوباره ای برای داشتن یک مرد معمولی داشته باشد. در ابتدا به نظر می رسد که این کار نتیجه خواهد داد - او هزاران سال بعد به عنوان روستایی آرد دوباره متولد شده است. متأسفانه برای او، خاطراتش هنوز دست نخورده هستند و او نمی داند که در طول زمانی که گذرانده است چقدر از دست رفته است، و به نظر می رسد که این به قیمت زندگی عادی او تمام می شود.
داستان در آینده ای دور اتفاق می افتد، زمانی که جمعیت جهان پس از رسیدن به اوج خود شروع به کاهش کرده است. "پروژه نوسازی فراطبیعی" توکیو را با دیوارهای بلند به چندین محله خوشه تقسیم می کند که هر کدام دارای جمعیت های اصلاح شده ژنتیکی منحصر به فرد خود هستند که توسط هوش مصنوعی اداره می شوند. اکثر مردم زندگی خود را در خوشههای منحصر به فرد خود میگذرانند، بدون اینکه نگران زندگی فراتر از آن باشند. با این حال، برخی هستند که به دنبال فرار به خوشه های دیگر هستند. یک لباس به کسانی که می خواهند فرار کنند کمک می کند.