زنی به ساحل روشن نقل مکان می کند، جایی که یک رستوران باز می کند و اشتیاق خود را دوباره کشف می کند. به محض ورود، او با یک بازیکن سابق بیسبال روبرو می شود که یک دوره رقابتی دارد و صاحب رستوران خود است.
جیمی اسپلمن در تلاش است تا رویای نقاشی خود را با واقعیت چنین انتخاب شغلی دشواری متعادل کند، در حالی که مجبور است بین دو مرد که عالی به نظر می رسند، اما به دلایل بسیار متفاوت، یکی را انتخاب کند...
لسی (تیلور کول), مجری رادیو، با هدف جمع آوری پول برای حفظ ایستگاه رادیویی خود اجرای یک مسابقه کیک پزی را بر عهده می گیرد. وقتی ستاره کیک پزی از مسابقه انصراف می دهد، او تاجری را که اخیرا ملاقات کرده, جایگزنش می کند...
با برنامه ریزی برای عروسی، برگزاری جشن نامزدی، و مسافرخانه ای پر از مهمانان غافلگیرکننده، مسیر عشق واقعی برای اولیویا و میک چند پیچ و خم غیرمنتظره را طی می کند.
جنی با کشف جسد صاحب یک انبار، وارد پروندهای پیچیده میشود. او که قبلاً شاهد ناراحتی یکی از مشتریان سابق انبار بوده و از صحبتهای صاحب انبار درباره طلاق مطلع است، به دنبال یافتن ارتباط بین قتل و سرقت از مغازه خود و دنی میگردد. در همین حین، دنی با فرد جدیدی آشنا میشود که ممکن است بر پیچیدگیهای داستان بیافزاید.
یک سرآشپز جدی و امیدوار به تحصیل در آشپزی، زمانی که به یک سرآشپز مشهور مشهور درگیر می شود تا کتاب آشپزی او را بنویسد. در حالی که آنها در تلاش برای به دست آوردن هر دستور غذا با هم هستند، سبک آشپزی ناهماهنگ و گذشته های اشتباه آنها را تهدید می کند که کتاب آشپزی را در آتش می کشد. اما پس از اینکه هر دو عمیقتر در قلب شور و شوق مشترکشان کاوش میکنند، یک عاشقانه تبدیل میشود
داستان در مورد دختری است به نام "ابی جنسن" که در صبح روز تولد 16 سالگی اش، یک پری به او 16 شمع میدهد تا 16 آرزوی او را برآورده سازد و بر خلاف داستان سیندرلا، نتیجه ی این آرزوها تا آخر باقی میماند اما "ابی" یک آرزوی اشتباه میکند و...
هواپیمای حامل یک تیم فوتبال کالج در هیمالیا سقوط می کند . زنده ماندن از سقوط تنها بخشی از مشکل آنها بود. تلاش برای تبدیل نشدن به غذای هیولایی که در کوهستان کمین کرده است، چالش بزرگ آنهاست ...
در آینده ای پسا آخرالزمانی که توسط ارتش اداره می شود، گروهی از یتیمان نوجوان مرتد یک گوی افسانه ای به نام Bohdai پیدا می کنند که ظاهراً می تواند باران را به زمین خشک شده بازگرداند...
داستان از یک حفاری در مصر شروع می شود و یک شیء که قابلیت انتقال اجسام در فواصل دور در فضا را دارد کشف می شود و انسان ها شروع به فرستادن تیم های مختلف برای جمع آوری اطلاعات و تکنولوژی های جدید می کنند ...
دو پلیس کاملا متفاوت، یکی با ضریب هوشی بالا اما قدرت بدنی ضعیف و دیگر با قدرت بالا اما کودن و احمق، به عنوان پلیس مخفی به دبیرستانی اعزام می شوند و ...