استرالیا، سال 1975. جف 14 ساله تلاش می کند جای پایش را در جهان که سریعتر از هورمون هایش تغییر می کند، پیدا کند. در همین هنگام یک نهنگ 200 تنی در ساحل به گل می نشیند و این فرصت خوبیست برای جف تا بزرگترین کار زندگی اش را انجام دهد و...
داستان فیلم بر اساس رویداد های واقعی می باشد. مردی جوانی به نام مایکل که به عنوان مدیر برنامه برای سازمان ملل فعالیت می کند درگیر یک توطئه در رابطه با چاه های نفتی عراق می شود و......
ZHU از چین، به عنوان یک طرفدار دو آتیشه سینمای هنگ کنگ، همیشه رویای تبدیل شدن به یک پلیس در فیلم ها را داشته، زیرا او در آزمون ورودی نیروی پلیس چین به علت آسم رد شده است و...
نیت نمایشنامه نویس نیویورکی که همسرش به تازگی ترکش کرده و حضانت پسرش را گرفته، در تلاش است تا اثر جدید خود را به پایان برساند اما او شکست خورده و حتی قادر به پرداخت اجاره خانه اش نیست تا اینکه پدر مجردش به کمک او می آید و...
یک مادر و یک دختر برای صعود از کوه های آلپ سوئیس تلاش می کنند در حالی که به گذشته ای می پردازند که مادر سال ها صرف سرکوب آن کرده است. این دختر توسط ناپدری اش به عنوان یک دختر مورد آزار جنسی قرار گرفت ...
این فیلم مستند که بندیکت کامبربچ راوی آن میباشد، داستان یک جامعه از راهبان و راهبههای بودایی را روایت میکند که در کنار استاد مشهور خود زندگیشان را وقف رسیدن به درجهی استادی در هنرهای روانشناختی میکنند و…
جوناح سورنتینو در سال 1999 به آرزوی خود میرسد و اولین قرارداد موسیقی خود را امضا میکند، اما پس از یک سال کنار گذاشته میشود. او سپس مسیری از ایمان و پایداری را برای تعریف ژانر موسیقی هیپهاپ مسیحی آغاز میکند...
چهار خانواده رقیب - پلنگ، کفتار، سگهای وحشی و شیرها - همگی برای تصاحب بهشت دورافتاده زامبیا به عنوان خانه خود میجنگند. چه کسی موفق خواهد شد بر این پادشاهی گرانبها حکومت کند؟
شی هائو یک نابغه موهبت داده شده از سوی بهشت است که در دنیای بی همتایی که قبیله ها برای بدست آوردن قدرت بایکدیگر می جنگند در فقر به دنیا آمده است، هرچند قبیلهاش گذشته مرموزی دارند اما تمام تلاش خود را برای تبدیل شدن او به فرد نابغه ای که در تقدیرش است می کنند، ماجراهایی که با جنگیدن با هیولاها و افراطی های پلید و کشمکش بر سر قدرت با قبیله های دیگر دارد باعث می شود تا او سر از سرزمین های ناشناخته در آورد، تا تبدیل به شخصیتی شود که حقیقتا می تواند دنیا را تکان دهد.
کائده (Kaede)، یه دختر معمولی دبیرستانی، یهو توی یه کوچه ناآشنا بیدار میشه. اونجا یه دنیای عجیب و غریبه پر از آدمای حیوانی، الفها و اژدها! کائده یه کتاب عجیب تو کولهپشتیش پیدا میکنه که با گفتن کلمه «خلق» میتونه معجون درست کنه! برای کائده که یهو خودشو تو این دنیای دیگه پیدا کرده، این معجونها میشن چیزی که بهش کمک میکنه زنده بمونه. اون در حالی که امیدواره یه روز به ژاپن برگرده، داره تو این دنیای جدید دست و پا میزنه.
داستان روی هیروشی نوهارا (Hiroshi Nohara)، بابای شینچان و رئیس خانواده نوهارا، زوم کرده. هیروشی یه کارمند ۳۵ سالهست که وقت و پولش برای غذا خوردن کمه، واسه همین ناهارشو با دقت انتخاب میکنه. توی مانگا، هیروشی درباره غذا حرف میزنه، اطلاعات جالبی درباره خوراکیها میده و از مشکلات محل کارش غر میزنه؛ مثلاً اینکه باید برای رئیساش غذا بخره، کارای یهویی که وقت ناهارشو کوتاه میکنه، یا رئیسایی که ازشون بدش میاد.
این سریال داستان کنجی ایسوبه (Kenji Isobe) رو دنبال میکنه که برای شرکت گانگلیون (Ganglion) کار میکنه. اون همچنین به عنوان بلوه (Belve) شناخته میشه و روزهای خودش رو صرف کمک به شرکت میکنه تا به سلطه جهانی برسه. اما باید با مخالفایی مثل قهرمان هوپمن (Hopeman) بجنگه که هدفشون آوردن عدالت به دنیا و شکست دادن بلوه و بقیهست.
«EVOLVE Wrestling» کلی ستاره خفن رو تو این ورزش رو کرد، حالا این برنامه جدید میخواد استعدادهای بعدی «WWE» رو پیدا کنه. شوی «WWE Evolve» قراره هر هفته از شبکه «Tubi» پخش بشه.
سونگ مینجی به عنوان یک کارآگاه خصوصی، پروندهای عجیب را دربارهی زنی مرموز دنبال میکند. ظاهر شیرین و جذاب این زن، پشت پردهای پر از راز و خطر را پنهان کرده است. هر قدمی که کارآگاه برمیدارد، او را بیشتر درگیر شبکهای از انتخابهای دشوار میکند. داستان مثل یک معمای پرکشش آرام آرام باز میشود.
وقتی ماری (Mari)، دانشآموز دبیرستانی، برای مدرسه دیرش میشه، اصلاً فکرش رو نمیکنه که عاشق تسوناگو (Tsunagu) بشه—یه موجود مهربون و حساس از نژاد جانورخلقیها! تو دنیایی که جانورخلقیها پشت دیوارها جدا شدن، ماری و تسوناگو نشون میدن که تفاوتهاشون مثل یه پل میمونه. آیا عشقشون میتونه این فاصله بین جانورخلقیها و انسانها رو پر کنه؟
مون کانگ تائه (Kim Soo-Hyun) فردیست که از بسیاری از قابلیت های عالی از جمله جذابیت ، هوش ، صبوری ، توانایی همدردی با دیگران برخورددار است ، او که به عنوان یک مددکار بهداشت در بخش روانپزشکی مشغول به کار است با حقوق بسیار کمش ، از برادر خود که 8 سال از او بزرگتر و مبتلا به بیماری اوتیسم است نیز مراقبت میکند از طرفی ، گو مون یونگ (Seo Ye-Ji) که نویسنده محبوب داستان های کودکانه است ، فردیست بسیار متکبر و خودخواه و بی ادب که از اختلال شخصیت ضد اجتماعی رنج میبرد و…
در این مسابقه ۱۰ اپیزودی مانند سریال «بازی مرکب»، ۴۵۶ شرکتکننده برای یک جایزه ۴.۵۶ میلیون دلاری رقابت میکنند که بزرگترین جایزه نقدی در تاریخ برنامههای تلویزیونی است.
«هلن» و «مارگارت اشلگل» با برادرشان، «تيبي» با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي «هواردز اند» به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد...
درامی فانتزی و کمدی با عناصر عاشقانه، درباره بازیگری سادهدل که پس از ورود به سئول با پادشاه دوکبی (گابلین) روبهرو میشود. رابطهای غیرمنتظره میان انسانها و موجودات افسانهای شکل میگیرد که در آن عشق، انرژی روحی، و رازهای هزارساله در هم تنیدهاند
ها ریپ (Jung Kyoung-Ho) آهنگساز محبوب و بسیار معروفیست که آهنگ های خاصی توسط او نوشته میشود. وی دارای ثروت و اعتبار فروانیست که علت پیدایش آن ها، بخاطر فروختن روح خود به شیطان در ده سال پیش است. اکنون زمان اتمام قراردادش فرا رسیده و او باید برای دریافت قراردادی که با شیطان امضا نموده معامله جدیدی انجام بدهد…
میناتو شیندو حافظه خیلی خوبی داره اما در ارتباط با دیگران مشکل داره. او از بچگی آرزو داشته دکتر بشه. یک روز با دکتر شیگا ملاقات میکنه و او رو از تواناییش در به خاطر سپردن ارگان های انسان شگفت زده میکنه…
«بت-فم» داستان بتمن، آلفرد و دیمین وین جوان را دنبال میکند که با گروهی غیرمنتظره از همخانههای جدیدشان زندگی میکنند و در عین حال از شهر گاتهام محافظت میکنند.
دو نیمه ی جسد، که یکی از آنها متعلق به یک سیاستمدار زنِ سوئدی است، روی پل "اُرساند"، که دانمارک و سوئد را به هم وصل میکند پیدا میشود. با پیدا شدن این دو جسد، دو بازرس یکی از دانمارک و یکی از سوئد با یکدیگر همکاری میکنند، "کوپنهاگن" دانمارک و اداره ی تجسس جرائم "مالمو" از سوئد دخیل هستند. این جسد از کمر به دو قسمت تقسیم شده، و دقیقاً روی مرز بین دو کشور روی این پل قرار گرفته است، بنابراین پلیس هر دو کشور درگیر این پرونده قتل هستند. بعد از تحقیقات و آزمایشات بیشتر، مشخص میشود که این یک جسد، متشکل از دو جسد جدا است و نیمی از آن مربوط به یک زن دانمارکی است. از سوئد "ساگا نورن" و از دانمارک "مارتین راد" روی این پرونده کار میکنند. این دو بازرس به دنبال پیدا کردن قاتل این قربانیان هستند...
قبل از تبدیل شدن به گروه «آدمهای بد»، آنها فقط جنایتکارانی بودند که به دنبال شهرت بودند. ولف گروه آنها را در سرقتهای جسورانهای رهبری میکند که در صدر فهرست بدترینهای برنامهی «شش خبر شبانه» قرار میگیرند، اما واقعاً بد بودن نقطه قوت آنها نیست.