در دوران سلسله تانگ، یک تورنمنت کونگ فو هر 18 سال یک بار برگزار می شد که برنده آن را رهبر سرزمین تا مسابقات بعدی اعلام می کرد. اما یک تورنمنت با چنین ریسک های بالایی بهترین و بدترین ها را در بین رقبا و رهبران مختلف به ارمغان می آورد...
این مستند که اثری از جو برلینگر و بروس سیفنوفسکای می باشد جزئیات محاکمهی قتل دلبرت وارد را شرح می دهد. دلبرت و چهار برادر مسن اش کشاورزانی تا حدودی باسواد بودند که در کنار یکدیگر زندگی می کردند تا قتل مرموزی بین آنها رخ می دهد و...
"لیندا واس" زنی از پدر و مادری ایرلندی، آلمانی است عاشق فیلم و به ویژه فیلمهایی به موضوع جنگ و جاسوسی است. پس از اینکه مشخص می شود او قابلیت صحبت به زبان آلمانی را دارد در یک شرکت حقوقی استخدام می شود. به عنوان منشی و مترجم "اد لیلاند"، او کم کم متوجه می شود رئیسش درگیر فعالیتهای جاسوسی است و...
این فیلم فساد پلیسها هنگ کنگ را بتصویر میکشد. در این بین لی راک زندگی خود را میگذراند و از آن لذت میبرد. ولی تلاش برای کسب رتبه بالاتر انسانها را از یکدیگر دور میکند
در دنیای کارگردان این مستند یعنی "لوک بسون"، آتلانتیس یک اپرای دریایی بوده، و برخلاف مستندهای سنتی هیچگونه روایت و تفسیری ندارد. مستند که متشکل از تصاویر و موسیقی است، در مدت سه سال در مناطق مختلف فیلمبرداری شده است...
"الکس" و "چاد" دوقلوهایی هستند که هنگام مرگ پدر و مادرشان از هم جدا شده اند."چاد" توسط یک خانواده در پاریس بزرگ شده و "الکس" تبدیل به یک کلاه بردار در هنگ کنگ می شود."چاد" پس از دیدن یک عکس از "الکس" او را پیدا کرده و متقاعدش می کند رقیبش در هنگ کنگ مردی است که پدر و مادرشان را به قتل رسانده...
میدونید، مردم با حق برابر به این دنیا نمیان! میدوریا ایزوکو از وقتی چهار سالش بود مورد آزار و اذیت همکلاسی هایی قرار می گرفت که قدرتهای فوق العاده داشتند. ایزوکو یک مورد نادر بود که بدون هیچ قدرتی به دنیا اومده بود. تمام این اتفاق ها باعث نشد اون از حرکت کردن به سمت چیزی که آرزوش را داشت دست بکشه، تبدیل شدن به یک قهرمان بزرگ دقیقا مثل مردی که همیشه تو زندگی تحسینش می کرد، ممکنه در اوج ناامیدی در اوج گریه و فریاد از نرسیدن... با کمک کسی که همیشه میخواست مثل اون باشه شانسی برای رسیدن به رویاهاش پیداکنه؟
درامی ملودرام-تریلر درباره بازیگری مشهور که گذشتهای تاریک دارد و با مهارتهای روانیاش دیگران را کنترل میکند. در پس چهرهای مهربان، جاهطلبی و رازهایی پنهان شدهاند که روابطش را به بازی خطرناکی از عشق، قدرت و سقوط تبدیل میکنند
گوردون رامزی، آشپز مشهور جهان، آشپزان جوان مشتاق را در چالشهای آشپزی دشوار و سرویسهای شام در رستوران خود در هالیوود، "آشپزخانه جهنم"، قرار میدهد تا استعداد و مهارت آنها را محک بزند.
در این مسابقه ۱۰ اپیزودی مانند سریال «بازی مرکب»، ۴۵۶ شرکتکننده برای یک جایزه ۴.۵۶ میلیون دلاری رقابت میکنند که بزرگترین جایزه نقدی در تاریخ برنامههای تلویزیونی است.
دختری به اسم رینه که هیچوقت چهرهی آدمای دیگه رو نمیبینه. رینه که تو خونهای به دنیا اومده که کارشون سرکوب کردن چیزای عجیب و غریبه، داره میره سر اولین ماموریتش، ولی یهو با یه دشمن خیلی عجیبتر از چیزی که فکر میکرد روبهرو میشه و حسابی گیر میافته. بعدش یه مرد مرموز به اسم جوگم نجاتش میده و رینه میفهمه که نه فقط دنیای خودش، بلکه همهی دنیاها – که بهشون میگن «جهانهای ضربهای» – دارن تهدید میشن. رینه با جوگم راه میافته و تو سفر به دنیاهای رو به نابودی، کمکم با آدما پیوند میخوره و دوست میشه.
سمارا «سم» یانگ (Samara “Sam” Young) یک توسعهدهنده تو لسآنجلس هست که داره با اولین بازی ویدئوییش، رومینیت (Ruminate)، به آرزوهاش میرسه. البته تا وقتی که یک استریمر محبوب به بازی یک نقد خیلی تند میده. بدتر از اون، سم متوجه میشه که این منتقد دردسرساز حالا همسایه جدیدشه!
تاکرو کامیشیرو (Takeru Kamishiro) یه آدم معمولی بود با یه کار دفتری معمولی، تا اینکه یهو به یه دنیای دیگه به اسم مادئوس (Madeus) احضار میشه، دنیایی پر از شمشیر و جادو. زندگیش کلا زیر و رو میشه، ولی حالا با یه سری توانایی خفن شروع به کار میکنه: قدرت بدنی فوقالعاده، جادوی خیلی قوی، و یه مهارت «جستوجو» که باهاش میتونه چیزای باارزش پیدا کنه! تاکرو با این مهارتهای تقلبگونهش، ماجراجویی تو این دنیای جدید رو شروع میکنه!
«هلن» و «مارگارت اشلگل» با برادرشان، «تيبي» با خانواده ي «ويلکاکس» آشنا مي شوند. «خانم ويلکاکس» با «مارگارت» طرح دوستي مي ريزد و هنگام مرگ وصيت مي کند که ملک روستايي «هواردز اند» به «مارگارت» برسد. اما «هنري ويلکاکس» و بچه هايش وصيت نامه را از بين مي برند و پس از چندي «هنري» به «مارگارت» پيشنهاد ازدواج مي دهد...
کائده (Kaede)، یه دختر معمولی دبیرستانی، یهو توی یه کوچه ناآشنا بیدار میشه. اونجا یه دنیای عجیب و غریبه پر از آدمای حیوانی، الفها و اژدها! کائده یه کتاب عجیب تو کولهپشتیش پیدا میکنه که با گفتن کلمه «خلق» میتونه معجون درست کنه! برای کائده که یهو خودشو تو این دنیای دیگه پیدا کرده، این معجونها میشن چیزی که بهش کمک میکنه زنده بمونه. اون در حالی که امیدواره یه روز به ژاپن برگرده، داره تو این دنیای جدید دست و پا میزنه.
اوتا، پسری با احساساتی آشکار، تلاش میکند چهره بیاحساس همکلاسیاش، کاشیوادا را بشکند. این انیمه کمدی مدرسهای با تضاد شخصیتی جذاب، رابطهای غیرمنتظره و شیرین را میان دو قطب متضاد روایت میکند.
این یه کمدی اکشن معرکه است، داستان ما با جوانی به اسم سایتاما شروع میشه یک "حد وسط" با یک زندگی ساده، سری کچل، و هیکلی نا میزون !!! ولی اون طوری که شما فکر می کنید اون یه آدم عادی نیست اون یه ابرقهرمانه که وظیفه ی سنگین نجات دنیا را به عنوان بخش سرگرمی و در اوقات فراغت زندگیش به دوش داره و البته تو این سرگرمی با مشکل بزرگی رو به رو شده... هر موجودی در مقابلش قرار می گیره با یک مشت و فقط یک مشت از پا درمیاد و اون داره از این قضیه دیوانه میشه!!! با این وجود تسلیم نمیشه و امیدوار ادامه میده تا بلاخره روزی حریفی پیدا کنه تا اون را به چالش بکشه و تو این راه با قهرمان های دیگه ای آشنا میشه و یه داستان کمدی با کلی حادثه ی غافلگیر کننده رغم می خوره!.....
داستان در چین باستان اتفاق می افته. جنگ همه جا سایه انداخته و مردم دونه دونه دارن میمیرن. شین و هیو دو پسری هستن که به خاطر جنگ یتیم شدن و صبح تا شب توی جنگل تمرین میکنن تا بتونن روزی فرمانده ارتش بشن و این جنگ رو تموم کنن. اما یه روز فرمانده شو بونکون هیو رو میبینه و هیو چشمشو میگیره . به اون اجازه میده که به عنوان کلفت توی قصر خدمت کنه. اما بعد توی قصر درگیری ای پیش میاد و هیو زخمی میشه و فرار میکنه و نقشه ای رو به شین میده و ماجراجویی شروع میشه
درامی فانتزی و کمدی با عناصر عاشقانه، درباره بازیگری سادهدل که پس از ورود به سئول با پادشاه دوکبی (گابلین) روبهرو میشود. رابطهای غیرمنتظره میان انسانها و موجودات افسانهای شکل میگیرد که در آن عشق، انرژی روحی، و رازهای هزارساله در هم تنیدهاند
Our Golden Days یک درام خانوادگی و احساسی است که داستانش حول شخصیتهایی از نسلهای مختلف میچرخد؛ از جوانانی که درگیر عشق، شغل و هویت شخصی هستند، تا والدینی که با خاطرات و چالشهای گذشته دستوپنجه نرم میکنند. محور اصلی سریال، کشف معنای واقعی خانواده است—جایی که افراد با درک دردها و تجربیات یکدیگر، به هم نزدیکتر میشوند. فضای سریال گرم، انسانی و پر از لحظات تأثیرگذار است، و با بازیهای قوی از بازیگران محبوبی مثل Jung Il-woo و Jung In-sun، مخاطب را به سفری احساسی و تأملبرانگیز میبرد.