داستان میزبان در برهه ای از تاریخ کره زمین می گذرد که در آن بیگانگان علاوه بر اینکه بر زمین قدم گذاشته اند، دخل و تصرفی هم بر آن داشته اند. این بیگانگان ، با به تسخیر در آوردن بدن انسانها و کنترل ذهن آنها ( هنگامی که بدن تسخیر می شود، چشمها روشن می شود و خاطرات هم پاک یا دستخوش تغییر میشود ) ، به نوعی می توان گفت که کنترل زمین را بر دست گرفته اند و تنها عده ای از انسانهای واقعی باقی مانده اند که در حال مبارزه برای بازپس گیری هویتشان هستند...
آمامیا شوهی فرزند پیانیستی ماهر است که از چهارسالگی آموزش پیانو دیده. او مصمم است که در آینده پیانیستی حرفه ای شود و در این راه از هیچ تلاشی دریغ نمی کند ...
Katniss Everdeen و Peeta Mellark بعد از پیروزی در 74 امین مسابقات بازی های گرسنگی هدف Capitol قرار می گیرند و همین موضوع باعث جرقه های شورش در مناطق Panem می شود…
کتنیس دو بار از «بازیهای مرگبار» جان سالم به در برده اما همچنان در امان نیست. «کنگره» عصبانی و به دنبال انتقام است، آنها فکر میکنند کتنیس باید تاوان ناآرامیها را بپردازد و از آن بدتر، رئیس اسنو به صراحت گفته که هیچکس در امان نیست، نه خانواده کاتنیس، نه دوستانش و نه مردم «منطقه 12» …
داستان در مورد یک قطعه ی کامپیوتری است که بسیار محرمانه است و مربوط به مقامات بسیار سطح بالای آمریکاست. این قطعه توسط یک عده تبهکار حرفه ای ربوده می شود. آنها برای عبور دادن این قطعه از ایست بازرسی فرودگاه از یک ماشین کنترلی استفاده میکنند که بطور تصادفی در ایستگاه بازرسی ساک این گروه با پیر زنی عوض میشود که در ادامه...
یک آدم برفی داخل گوی، که در دنیای برفی خودش زندگی میکند، میخواهد به یک مهمانی گرم بپیوندد، اما با همه تلاش های فراوانش، دیوار شیشه ای گنبدی شکلی که او را احاطه کرده است، مانع رسیدن او به هدفش میشود...
شاهزاده خانم فراگلِگز به صورت مخفیانه وارد مسابقات المپیک قورباغه ها که پدرش تدارک دیده است، می شود تا از ازدواجی که به او تحمیل شده است، جلوگیری کند ...
فضانوردی به نام اسکارچ سوپرنووا یک پیام کمک از سیاره ای خطرناک دریافت می کند اما هنگامی که به پیام پاسخ می دهد ، متوجه می شود ارسال این پیام تله ای بیش نبوده و ...
بعد از اینکه یک نیمه زامبی عاشق یک انسان میشود روایت عاطفی بین آنها پیش می آید که باعث تغییر در ساختار کلی دنیای آنها میشود..در این فیلم سه سری موجودات وجود دارند..انسانها ، نیمه زامبیها و اسکلتها..اسکلتها نژاد بی رحمی هستند که کاملا مردند..اما چه میشود اگر نیمه زامبیها به اخلاقیات آدمیزادی خود بازگردند…؟!..
جنگ باستانی بین انسان و یک نژاد از غول که جک، جوان برای مبارزه با عمله انگلستان و عشق به یک شاهزاده خانم است، یک دروازه بین دو دنیا باز می شود. (تاچر)، رئیس دیوها، از تبعید بازمى گردد و براى تصاحب اریکه ى سلطنت، غولى خلق مى کند تا دختر سلطان، » شاهزاده خانم الین « ( مردیت ) را برباید. اما دهقان زاده اى به نام » جک « ( ماتیوز )، غول را مى کشد و شاهزاده خانم را نجات مى دهد…….
پس از یک فوران آتشفشانی ترسناک که در شهر پمپی رخ داد ، تیمو کوچک یتیم می شود. او نجات معجزه آسای خود را مدیون کرون بناینگذار افسانه ای آکادمی گلادیاتورها میداند و ……
این انیمیشن از نوشته های شکسپیر الهام گرفته است. داستان گروهی از موجودات افسانه ای مانند “گابلین” ها، “پری” ها، “الف” ها و “ایمپ” را بیان می کنند که ماجراهای بدبختی خنده دار خود را دنبال می کنند. این حوادث توسط نبردی برای به دست اوردن یک معجون قدرتمند به وجود آمده است...
داستان در مورد یک مزرعه دامداری است که حیوانات مختلفی در آن زندگی می کنند.تا اینکه یک روز اطلاعیه ای در این مزرعه نصب می شود با موضوع اینکه این ملک به تصرف اشخاص خاصی در آمده است. در همین بین سه گاو که در مزرعه زندگی می کنند تصمیم می گیرند برای حفظ مزرعه با مالکین جدید مزرعه درگیر می شوند...
سیمبا و نالا صاحب یک توله شیر دختر بنام کیارا شده اند و طبق معمول تایمون و پومبا دو شخصیت معروف فیلم مامور مراقب از توله شیر میشوند ولی آنها نمیتوانند به درستی از کیارا مراقبت کنند و توله شیر داستان ما وارد سرزمین ممنونه میشود و با توله شیری به نام کاوو آشنا شده و با یکدیگر دوست میگردند قافل از اینکه کاوو پسر زیارا یکی از دشمنان اصلی سیمبا می باشد که سعی دارد با سرنگونی سیمبا به پادشاهی سرزمین Pride برسد...
"شیرشاه ۳" یا "شیرشاه یک و نیم" محصول استودیو دیزنیتون و والت دیزنی استرالیا میباشد, این پویانمایی از سری پرطرفدار شیرشاه و در ادامه دو شماره موفق پیشین خود به نامهای «شیرشاه» و «شیرشاه ۲: پادشاهی سیمبا» ساخته شده است, در این شماره یک میرکت به نام "تایمون" و یک گراز به نام"پومبا" داستان شیرشاه را از دید خودشان برای مخاطبان تعریف میکنند. اما تایمون اصرار دارد که فیلم را به جلو بزند تا به قسمتی برسد که وارد داستان میشود، چرا که در اوایل فیلم، آنها حضور نداشتند و از طریق گوینده فیلم، قبل از آغاز سفر سیمبا وارد داستان میشوند. همچنین در این شماره با مادر تیمون و عمو مکس هم آشنا خواهیم شد…
پس از فوت پدر خانواده عمو چارلی برای زندگی به آنها ملحق می شود، اما مادر خانواده به عمو چارلی که مردی جذاب و مرموز بود مشکوک میشود و در ادامه به شدت به او علاقه مند می شود …....
داستان در مورد جوجه ای است که در ابتدا با موجودات فضایی برخورد می کند. ولی چون مدرکی برای اثبات حرف یا حقانیت خود ندارد، تحقیر شده و مورد تمسخر قرار می گیرد. ولی زمانی که فضایی ها به زمین حمله می کنند، او که منجی زمین می شود و همه را نجات می دهد...
انیمیشن «درون» پنج احساس مختلف انسان شامل ترس، ناراحتی، شادی،عصبانیت و نفرت را در قالب شخصیت های کارتونی و چگونگی تعامل آنها در ذهن و خاطره و تجربه های جدید به تصویر می کشد...
یک سال از ماجرای فیلم قبلی می گذرد. این بار کوین در شهر نیو یورک گم شده است و دو دزدی که سال پیش به خانه او آمده بودند هم از زندان گریخته و فاصله چندانی با کوین ندارند...
یک دختر نوجوان ناگهان خود را کوچک شده و گرفتار در اعماق جنگل می بیند. جایی که او در میان جنگ بین نیروهای خیر و نیرو های شر جنگل گرفتار می شود . وی با گروه خیر برای نجات دنیای آنها و دنیای ما همراه می گردد و ….....
مینییِن استوآرت، بهمراه کِوین و باب، توسط اسکارلت جنگجو که یک تبهکار حرفهای است آموزش میبینند تا پهلو به پهلوی سازنده اسکارلت، (هازبند هرب)، نقشه ای برای تصاحب کل جهان طراحی کنند...
جزیره ای در جنوب ژاپن. «سوسوکه» پسر بچه ای پنج ساله است که همراه مادرش در خانه ای کوچک بالای صخره ای مشرف به یک شهر کوچک بندری زندگی می کند. او با یک ماهی قرمز کوچولوی دختر به نام «پونیو» دوستی پیدا می کند که آرزو دارد انسان بشود.
«رابين هود» و «جان کوچولو» از سوي حکومت فاسد «پرنس جان»، ياغي شناخته مي شوند. «سر هيس»، ملازم «پرنس جان» با هيپنوتيسم، «شاه ريچارد» را روانه ي جنگ هاي صليبي کرده است. در جنگل شروود، «رابين» و «جان کوچولو» ماليات هايي را که به زور گرفته شده پس مي گيرند و پول ها را ميان مردم فقير شهر پخش مي کند...
مرد کاغذی، انیمیشنی از طرف کمپانی دیزنی که برنده اسکار نیز شده است، روایت زندگی مرد تنهای جوانی است که در نیویورک زندگی می کند. در یک صبحگاه وقتی که وی به طور اتفاقی با زن زیبای جوانی ملاقات می کند، سرنوشتش عوض می شود و...
وقتی “شان” یک روز به خود استراحت می دهد ، کشاورز ، کاروان و گله را به شهر بزرگ هدایت می کند و این وظیفه ی “شان” است که آنها را به چمن سبز خانه بازگرداند. اما..
سگی بنام «بولت» که ستاره یک برنامه تلوزیونی اکشن - تخیلی است، فکر می کند قدرتهای نمایشیای که در این برنامه دارد، واقعی هستند. او کل کشور را زیر پا می گذارد تا صاحبش را که به خیال او جانش در خطر است، نجات دهد...
یک موجود فرازمینی به نام “بو” که اعتماد به نفس بیش از حدی دارد، زمین را برای زندگی انتخاب می کند، این ماجرا درست زمانی اتفاق می افتد که ساکنین زمین به سرعت در حال انتقال به مکان دیگری هستند. بو می خواهد با کمک کاپیتان اسمکدی زمین را دوباره سازماندهی کند تا اینکه با دختر کاردانی به نام “تیپ” (ریحانا) ملاقات می کند که توسط “اوه” (جیم پارسونز) دستگیر شده و خیلی زود متوجه می شوند که در معرض خطر روابط بین کهکشانی هستند و …
پسر نوجوانی به نام علی کفشهای خواهرش را گم میکند. از آنجایی که زهرا خواهر علی کفش دیگری ندارد و پدر کارگر آن ها هم توانایی مالی خرید کفش نو را ندارد، قرار میگذارند که صبح زهرا کتانی علی را بپوش و به مدرسه بروردد و زود برگرد که ظهر علی بتواند با کتانی به مدرسه برود. با وجود تلاشی که زهرا برای بهموقع رساندن کفشها میکند، اما علی هر روز دیر به مدرسه میرسد تا این که…
"فرد" يك نوازنده ي موزيك است كه بايد در مراسم عيد پاك به همراه يك گروه موسيقي به اجراي موزيك بپردازد.اما در يك تصادف رانندگي دچار سانحه مي شود و مجروح مي شود.حالا خرگوش خانگي او به همراه دوست جوجه اش به فرد كمك مي كنند تا زودتر بهبود پيدا كند.اما "فرد" نميتواند تا زمان اجراي مراسم خوب شود. بنابراين خرگوش و دوست كوچكش نقشه اي تازه مي كشند.
داستان انیمیشن درباره دخترکی به نام سائوریس میباشد که آخرین بازمانده سلکیها (در افسانههای ایرلندی و اسکاتلندی به زنانی اطلاق میشود که از خوک دریایی به انسان تغییرشکل میدهند) است. سائوریس از خانه مادربزرگش فرار میکند تا به دریا سفر کند و پریانی را که در دام دنیای مدرن گرفتار شدهاند، رها سازد...
باب اسفنجی و دوستانش در شهر زیرآبی خودشان، «مایو کنار» حضور دارند اما با اتفاقی ناگهانی تبدیل به ابرقهرمانانی کامپیوتری میشوند که باید دنیا را نجات دهند…
«اسکار دیگز» ( جیمز فرانکو ) که یک شعبده باز سیرک است تصمیم میگیرد به کانزاس سفر کند که در بین راه بالن او دچار حادثه شده و در سرزمینی زیبا و ناشناخته سقوط می کند. او در آنجا با سه جادوگر زن ( میشل ویلیامز، ریچل ویسز، میلا کونیز ) مواجه می شود، و فرصتی می یابد تا خود را به جادوگری بزرگ تبدیل کند...
نابرابری، بی عدالتی و درخواستهای دنیا ما برای خیلیها استرس و افسردگی به همراه دارد. در این میان برخی از آنها دست به کارهای عجیبی می زنند. فیلم داستان این انسانهاست. انسانهایی که در برابر رویایی با حقیقت آسیب پذیر بوده و ناگهان دست به کارهایی غیر قابل پیشبینی می زنند...
یک شهاب سنگ حاوی مواد آلوده و روغنی از فضا به طور غیر منتظره ای با دختری به نام سوزان برخورد می کند و یکباره قد وی به طور اسرار آمیزی به ۱۵ متر می رسد و…
روزی روزگاری دو نوزاد پسر در سرزمینی دور توسط زن پرستاری نگهداری میشدند. آزور، با چشمانی آبی و موهایی طلایی از مادری اشراف زاده و آسمار، با چشمانی مشکی و پوستی تیره از همان زن پرستار. آزور و آزمار در کودکی همانند دو برادر به هم عشق میورزیدند اما با گذشت سالها این رابطه صورت دیگری به خود گرفت و ...
خرسی در جستجوی خانه ای برای خود، به لندن سفر می کند. اما بعد از گم شدن و تنها ماندن در ایستگاه پدینگتون ، با خانواده ی مهربان براون ، که بهشتِ موقتی را به او عرضه می کنند ، آشنا میشود و …
انیمیشن اینگونه آغاز می شود که "تد" متصدی موزه بلومزبری، توسط صاحب موزه به ماموریتی فرستاده می شود تا مجسمه ای گمشده به اسم زاگاوا را پیدا کند و بدین گونه موزه را از ورشکست شدن نجات بدهد...