« لرى دارل » جوانى آرمانگرا است که تجربه اى تلخ از شرکت در جنگ جهانى اول دارد و همین موضوع باعث شده تا ارزشهاى اجتماعى و مفهوم موفقیت برایش بی معنی شود . او به دنبال معناى زندگى است ...
یک پیشخدمت کوکتل به طور تصادفی جان یک دیپلمات مهم عرب را نجات می دهد . او که در کانون توجه رسانه ها قرار می گیرد، توسط وزارت پروتکل ایالات متحده استخدام می شود، اما به زودی متوجه می شود که دنیای شیطنت های سیاسی برای استعدادهای خاص او مناسب نیست...
یک مهندس زن به همراه دستیارش راهی برای دستبرد به دستگاه های خودپرداز و سرقت پولها پیدا میکنند ولی در عین حال هنگام هک به سیستم پولی آمریکا خسارت شدیدی وارد میشود و تحت تعقیب قرار میگیرند...
قبل از رژه سالانه چهارم ژوئیه، زندگی ریچل زمانی به آشوب کشیده میشود که شوهر غریبهاش پس از سالها حبس به خانه بازمیگردد و میخواهد دوباره بخشی از زندگیاش باشد؛ این موضوع همچنین بر روی دختر نوجوان آنها و سارا، مادر ریچل، نیز تأثیر میگذارد.
لونی دوازده ساله و خوش تربیت در خیابان با کارن دیدار می کند. آنها مدتی را با هم می گذرانند و کارن برخی از سرگرمی های مورد علاقه اش را به لونی می آموزد...
جورج برنز به عنوان خدا بازگشته است، اما او همانند شیطان است. ستاره جوان راک آماده است تا روح خود را به شیطان بفروشد و شیطان هم بسیار خوشنود است.به نظر می رسد که ...
یک خبرنگار روزنامه و عکاس جدیدش که اخیراً برای شهردار نیویورک شروع به کار کرده اند، به شواهدی مبنی بر توطئه و فساد سیاسی برخورد می کنند که ممکن است شهردار محبوبشان را درگیر کند...
عکاس 16 ساله آماتور چارلز (جان کرایر) به طور تصادفی از لورا (دمی مور) در حین عکاسی از اسکله عکس می گیرد و زمانی که تصویر را از نگاتیو در می آورد عاشق او می شود....
پس از مشاهده یک ستاره دنباله دار نادر، خواهران نوجوان رجینا (کاترین مری استوارت) و سامانتا (کلی مارونی) متوجه می شوند که در میان تنها بازماندگان حمله زامبی ها هستند...