یک بازرس کل تازه منصوب شده، خود را در حال کندوکاو در گذشته در مورد یک پرونده ۷ ساله مییابد که در آن باندها و نیروهای مخفی مسئول یک سری قتلهای شیطانی در شهر بودهاند. آیا او با کمک یک پلیس سابق میتواند این پرونده را حل کند؟
سبک زندگی مرفه روهان از کنترل خارج میشود، زیرا او متقاعد میشود که یک موجود ماوراءالطبیعه در خانهاش وجود دارد. همانطور که او این راز را کشف میکند، به قلمروها و اتحادهای غیرمنتظرهای کشیده میشود، همراه با وحشتهایی که در پیش رو دارد.
این فیلم به بررسی ذهن یک قاتل اعتراف کرده میپردازد که توسط یک روانپزشک در حال ارزیابی یک پرونده هولناک است. روانپزشک خیلی زود خود را درگیر یک معمای پیچیده و گیجکننده مییابد که با یک ارزیابی آغاز میشود اما به تاریکی ابدی منجر میشود.
دو عاشق مقدر شده، با نیروهای ماوراءالطبیعه، پیوندهای خانوادگی و خود طبیعت میجنگند تا از عشق ممنوعه خود در دنیایی عرفانی دفاع کنند، جایی که قدرتها و پیشگوییهای باستانی تهدید میکنند که آنها را از هم جدا نگه دارند.
یک نویسندهی ناموفق اعلام میکند که مرتکب جرم بینقصی خواهد شد و این باعث میشود پلیس برای جلوگیری از قتلهای برنامهریزیشدهی او، تعقیب و گریز شدیدی را آغاز کند.
داستان درباره دو برادر دوقلوی همسان با ارزشهای متضاد است که در مسیر پرپیچوخم زندگی، پس از عبور از دنیای جرم و جنایت، با مفاهیمی چون خیانت و رستگاری مواجه شده و سرشت عمیق انسان را آشکار میسازند.
در این ویژه برنامه کمدی یک ساعته و خندهدار، کانان گیل به موضوعات مختلفی از دشواری صحبت کردن با والدین گرفته تا قانون اساسی هند، با نگاهی زیرکانه میپردازد. بامزه نگه داشتن ماجرا آسان است. کانان واقعیت را حفظ میکند.
یک افسر پلیس که در حال بررسی پروندههای کودکان گمشده است، حقایق نگرانکنندهای را کشف میکند، در حالی که اتفاقات ماوراءالطبیعه، خانوادهاش و آرامش بارامولا را تهدید میکند.
مردی گنگ پس از جدا شدن از همسرش دچار آشفتگی میشود. او درگیر ماجرای بسته مواد مخدری میشود که به پیدا شدن چند جسد در خانهاش میانجامد. یک پلیس با انگیزههای شخصی در حال پیگیری این پرونده است.
یک زن جوان در بحبوحه مواجهه با چالشهای زندگی، قدرتهای ماوراءالطبیعه خود را کشف میکند. با پدیدار شدن یک نیروی شیطانی، او ناچار است در دنیایی که در حال تحول است، هم تواناییهایش و هم سرنوشت خود را بپذیرد. این اتفاق سرآغاز یک داستان جدید ابرقهرمانی است.
این داستان دربارهٔ مردی اندوهگین است که پس از جان سالم به در بردن از اقدام به خودکشی با قطار، با محو شدن مرزهای واقعیت، دچار پریشانی و آشفتگی عمیق میشود. در حالی که اطرافیانش اعتبار رویدادها را زیر سؤال میبرند، یک راز نهفته او را به سمت وسواسی جنونآمیز و عشقی دیرپا سوق میدهد.
یک مبارز شجاع از میان مردم، یک ستمگر (تایتان) بیرحم را به مبارزه میطلبد. این اقدام، زمینهساز شکلگیری موجی از عدالتخواهی، شورش و انتقامگیری میشود.
در سال ۱۹۱۴، مِوا سینگ و گوردیث سینگ علیه نژادپرستی دولت کانادا ایستادند. کشتی کاماگاتامارو، حامل ۳۷۵ مسافر، در این سفر دریایی با قوانین تبعیضآمیز مربوط به "گذر مستقیم" و همچنین مبارزات سخت مهاجران مواجه شد.