اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
آرجون سرکار، یک افسر برتر HIT (واحد مداخله در جنایات) از ویشاکاپاتنام، به جامو و کشمیر فرستاده میشود تا مجموعهای از قتلهای وحشیانه را بررسی کند. در حالی که او گروهی از قاتلان گریزان را تعقیب میکند، این پرونده مهارتها و قدرت ذهنی او را به چالش میکشد.
پس از آسیب مغزی، آنجلی برای زندهماندن به دمای دقیق ۲۸ درجه سانتیگراد بدن خود نیازمند میشود. در پی این اتفاق، کارتیک محافظ او شده و از وی مراقبت میکند. رابطه عاشقانه آنها که رو به رشد است، با ظهور تهدیدات مرموز، با چالشهای مرگبار و جدی مواجه میگردد.
در سرزمینی که بیعدالتی در آن ریشه دوانده، جوانی آتشینمزاج در برابر شبکهای نیرومند از فساد قد علم میکند و برای احقاق حقوق مردم عادی به مبارزه با وضع موجود برمیخیزد.
داستان درباره دو دوست دوران کودکی است که به دلیل حادثهای با هم دشمن میشوند. این دشمنی تا بزرگسالی ادامه پیدا میکند، اما با ورودشان به یک دانشکده پزشکی، تصمیم میگیرند آشتی کنند و رابطهشان به تدریج به دوستی عمیقی تبدیل میشود.
ایشا، مدل و مهماندار، و روبن، عکاس، برای عکاسی به مکانی دورافتاده میروند. اقامت شبانه آنها در جنگل با خطراتی غیرمنتظره همراه میشود که بقایشان را به خطر میاندازد.
سیدو با دختری به نام رکشا آشنا میشود که رفتارهای متناقضی، گاه شیطانی و گاه مجرمانه، از خود نشان میدهد. این وضعیت باعث سردرگمی سیدو میشود که آیا رکشا تبهکار است یا شیطان.
یک زوج جوان پس از درگیری با یکی از افراد مافیا، خشم رئیس قدرتمند آن گروه تبهکار را برمیانگیزند. این اتفاق آنها را درگیر یک بازی مرگبار برای زنده ماندن میکند.
دو کودک کمسن و تأثیرپذیر که با گسترش دنیای کوچکشان و دربرگرفتن تحولات سریع اجتماعی-سیاسی کشورشان، باورهایشان درباره ایمان پیوسته به چالش کشیده و دگرگون میشود.
افسر پلیسی به نام آرجون برای انتقام از یک افسر ارشد، در روستا دزدی میکند و باعث انتقال او میشود، اما پس از آن به دزدی معتاد میگردد. پس از فرار از روستا به دنبال دزدی از یک فرد مشهور و اطلاع از مرگ مشکوک او که خودکشی اعلام شده، آرجون متوجه دسیسهای میشود و برای کشف و مجازات عاملان خودکشیهای ساختگی اقدام میکند.
پلیس مخفی، ساراوانان، در پوشش مربی ورزش، باند تبهکاری برادران مالایاراسان، کوتایاراسان و مودیاراسان را که در یک اختلاس بزرگ دست دارند، شناسایی کرده و با کمک کارکنان مدرسه برای دستگیری آنها اقدام میکند.
داستان این فیلم در شهر شلوغ کلکته در سال 1965 اتفاق میافتد و دربارهی ارتباط صمیمانه و دلگرمکنندهی بین رحمت، یک مرد میانسال افغان، و مینی، یک دختربچهی کوچک، است.
انتقال یک افسر پلیس به شهری که توسط یک سیاستمدار با فعالیتهای غیرقانونی اداره میشود، منجر به تقابل بین آنها میگردد. حال باید دید آیا این افسر میتواند از خانواده و مردم شهر محافظت کند.
با وقوع قتلهای زنجیرهای در ایالت کرالا، لوک، که فردی شرور و دردسرساز در آن منطقه است، به عنوان مظنون اصلی شناخته میشود. سرنوشت، او را در یک سفر شبانه با اتوبوس با یک مسافرکش و راننده همراه میکند و این همسفری، ماجراهای پیشبینینشدهای را رقم میزند.
در دورانی که ازدواج کودکان رواج داشت و دختران از تحصیل منع شده و به اجبار به ازدواج درمیآمدند، زن و شوهری زندگی میکردند. مرد این خانواده، با انتخاب آموزش همسرش، به همراه او به عنوان مصلحان اجتماعی در راه افزایش حقوق اقشار فرودست جامعه تلاش کردند.