عروسک های زشت چالش های بیشتری برای دوست داشته شدن دارند. این انیمیشن داستان عروسک های زشتی را روایت می کند که با حقایقی درباره خودشان مواجه می شوند و...
در مورد گروهی از افراد می باشد که می خواهند مسیر 3000 مایلی شانگهای تا چشم انداز های پوشیده از برف هیمالیا را پیاده روی کنند اما در میانه ی راه، با یکی یتی (مرد برفی) جوان به نام اورست برخورد می کنند. در ادامه، آنها تصمیم می گیرند تا این موجود جادویی را به آغوش خانواده اش که در اورست زندگی می کنند، بازگردانند...
دختر جادوگر جوانی به دلایلی مجبور میشود مستقل زندگی کند. در این راه او خود را در زندگی سخت اجتماعی می‌بیند ، که برای زندگی در این شرایط او از قدرت خود استفاده میکند و شروع به کار میکند، کاری که ماجراهای زیادی را برای او پیش می‌آورد. کار او پیک هوایی است و…
شمشیری که به صاحبش قدرت می بخشد تقسیم شد و پنهان شد. یک شورشی قدرت را به دست می گیرد و قتل عام را به راه می اندازد و تنها یک بازمانده از آن باقی می ماند...
کوین برای پیدا کردن سرچشمه رازهای کشف نشده زندگی خود بدون رعایت احتیاط وارد ویتنام میشود، همانطور که او در آنجا سرگردان است سرانجام پی به رازهایی میبرد که او را در معرض خطرات زیادی قرار میدهد و...
تام (کوین اسپیسی) یک میلیاردر است که مشغله‌ی کاری اش او را از همسر دوست داشتنی اش لارا و دخترش ربکا دور کرده است. تام که میخواهد به دخترش ربکا برای تولد 11 سالگی اش کادو بدهد، برای او یک گربه خانگی از یک فروشگاه حیوانات مرموز خریداری میکند، اما یک حادثه عجیب و غریب رخ می دهد و موجب میشود تام به درون بدن گربه برود...
مانچو، پاندای کوچکی بود که مأموریت داشت مردمش را از گرسنگی نجات دهد. او باید برای پیدا کردن بامبوی بیشتر به سفری پرمخاطره برود. ذخیره غذای آنها، یعنی بامبو، در حال تمام شدن بود. در این سفر پرماجرا که در سراسر چین اتفاق می‌افتد، مانچو تنها نیست؛ بلکه یک بچه پلنگ به نام جونگ فو و یک پاندای قرمز به نام کنفوسیوس نیز او را همراهی می‌کنند.
سومین قسمت از سری فیلم‌های فانتزی «یک ادیسه چینی» که درباره‌ی ورود آئین بودا به چین است و ادامه‌ی ماجراجویی پیچیده و دشوار “شاه میمون” را دنبال میکند و…
یکی از آزمایش های علمی یک پسر نابغه ی دوازده ساله به درستی پیش نرفته و این اتفاق باعث می شود او یک رابطه ی تلپاتی با بهترین دوستش برقرار کند: سگش. این گروه دو نفره با یکدیگر متحد می شوند و با استفاده از چشم انداز منحصر به فردشان نسبت به زندگی به مشکلات موجود در خانواده و مدرسه غلبه می کنند.
این فیلم سلسله ی ویی شمالی را نشان میدهد. زمانی که دشمن به مرز این کشور حمله میکند دولت از خانواده میخواهد یکی از مردانشان را برای دفاع از سرزمین و سلسله به ارتش بفرستند و این در حالی است که “هوآ مولان” تصمیم میگیرد به جای پدرش وارد ارتش شود …
