در پی انتشار گسترده ویدئوهایی که از سقوط دوبلین به دست زامبیها خبر میدهند، گروهی از جوانان روستایی در ایرلند در تشخیص واقعیت از دروغ دچار مشکل شدهاند. این داستان به این موضوع میپردازد که آیا وابستگی بیش از حد به دیگران میتواند افراد را برای رویارویی با شرایط بحرانی ناتوان کند.
در حالی که جهان در آستانه نابودی قرار داشت، دیتریش بونهوفر به یک توطئه مرگبار برای ترور هیتلر پیوست و با به خطر انداختن ایمان و سرنوشت خود، جان میلیونها یهودی را از نسلکشی نجات داد.
یک زوج متاهل از شیکاگو به یک شهر کوچک در ایرلند سفر میکنند تا کریسمس را با خانواده همسرشان بگذرانند. این تعطیلات، صبر و تحمل آنها و همچنین ازدواجشان را به چالش خواهد کشید.
سه نوجوان دوبلینی به نامهای مت، رزِ ناامید و کرنیِ دیوانه، پس از ترک تحصیل، خود را در ورطهی مصرف الکل و مواد مخدر فرو میبرند و دست به اعمالی خلاف و تکاندهنده میزنند.
بر اساس رمان برنده جایزه جان مکگاهرن، نویسنده ایرلندی مشهور جهانی، "تا بتوانند به طلوع خورشید رو کنند" یک یادآوری زنده از طبیعت، بشریت و زندگی است که در یک جامعه روستایی ایرلند در دهه 1980 اتفاق میافتد.
روبین ۱۱ ساله، دختر جسور و دوستان صمیمیاش که خودشان را "هودز" مینامند، آن قطعه زمین پوشیده از بوته و درختچه در انتهای کوچه بنبستشان را پادشاهی جادویی میدانند.
پس از آنکه آخرین تخم مرغ کوچک فصل به طرز مرموزی ناپدید شد، اونا و دوستانش در یک مسابقه نفسگیر با زمان قرار گرفتند تا پیش از آنکه طوفان شدیدی جزیره پافین را در معرض خطر قرار دهد، آن را نجات دهند.
دستهای از جنایتکاران پس از ربودن دختر بالرین یک شخصیت قدرتمند در دنیای زیرزمینی، به عمارتی دور افتاده پناه میبرند، غافل از اینکه با دختری معمولی روبرو نیستند و در این عمارت محبوس شدهاند.
محاصره سارایوو، هنر و موسیقی زیرزمینی را به عنوان منبع امید برای مردم به ارمغان آورد. حمایت گروه U2 و برگزاری کنسرت وحدت پس از جنگ، نمادی از همبستگی و امید در دوران سختی بود.
بزرگتر از زندگی، وحشی، ترسناک؛ "گریس جونز" تمام این نقشها را بازی میکند. با این حال، او همچنان به عنوان یک عاشق، دختر، مادر، خواهر و حتی مادربزرگ نیز ظاهر میشود...
"کریسمس آنجلا" داستانی طنز، دلگرمکننده و احساسی است که در دهه 1910 در ایرلند اتفاق میافتد و قدرت خانواده و میل کودکانه برای امن، گرم و دوستداشتنی بودن همه در کریسمس را به تصویر میکشد....
یک زوج جوان که به جمعآوری ترانههای عامیانه نادر میپردازند، با ضبط مخفیانه و ترجمه یک ترانه عامیانه باستانی و ممنوعه از گذشتهای عمیق و فراموششده، به تاریکی عشق پی میبرند.
پس از آنکه آزمایش یک داروی تجربی به اشتباه انجام میشود، افراد تحت آزمایش با یک عارضه جانبی وحشتناک روبرو میشوند: اگر به خواب بروند، میمیرند. در حالی که در یک مرکز ایزوله گرفتار شدهاند، وحشت شروع میشود و آنها تلاش میکنند تا فرار کنند و به نوعی بیدار بمانند.
دو زوج به ظاهر در خوشبختی کامل زندگی میکنند اما ترک هایی ثابت در زندگی آن ها وجود دارد، این فیلم این سوال را مطرح میکند که آیا هر کدام از ما واقعا یکدیگر را خوب می شناسیم؟ و به بررسی عشق روابط خانوادگی میپردازد.