چهار برادر که در تلاش برای زندگیی آرام هستند، با وقوع یک حادثه غیرمنتظره، دوباره به دنیای جرم و جنایت کشیده می‌شوند و در تقابل با مجرمان خطرناک قرار می‌گیرند.
آمَل چهارده ساله است که در جریان بهار عربی برای نمایش به میدان تحریر در قاهره می رود. او با غرور جوانی مستقیماً به سمت خطر می رود. این فیلم روی سن او را در سال‌های بعد دنبال می‌کند، دوره‌ای که امل نترس هویت خود را در کشوری در حال گذار جستجو می‌کند...
یک مرد مصری 30 ساله پس از 20 سال زندگی در آمریکا به مصر باز می‌گردد، اما با تفاوت‌ها به خصوص پس از گم شدن مدارک هویتی و تمام پولش و گیر افتادن در مصر، به سختی کنار می‌آید.
مدت کوتاهی پس از تولد مزمل، مرد مقدس روستا پیش بینی می کند که او در 20 سالگی خواهد مرد. پدر مزمل نمی تواند این نفرین را تحمل کند و خانه را ترک می کند. سکینا پسرش را به عنوان یک مادر مجرد بزرگ می کند و بیش از حد محافظ است تا اینکه مزمل 19 ساله می شود و ...
احمد، یک مهندس کشاورزی، در کشت نیشکر به روستاییان کمک می کند . این کار الباشا را ناراحت می کند. تنش ها زمانی به وجود می آید که او عاشق امل، دختر الباشا می شود...
چگونه یک انقلاب را شروع کنیم، داستان ناگفته قابل توجهی از نامزد جایزه صلح نوبل، جین شارپ، متخصص برجسته جهان در انقلاب غیر خشونت آمیز است. این مستند نشان می دهد که چگونه کار ژن به نسل جدیدی از رهبران انقلابی سلاح های مورد نیاز برای سرنگونی دیکتاتورها را داده است...
شریحان افسانه‌ای پس از 20 سال در نمایشی موزیکال که زندگی کوکو شانل را از آغاز فروتنانه‌اش تا صعودش به صدر دنیای مد را به تصویر می‌کشد، به پرده بازمی‌گردد...
ربیح، مرد جوان نابینایی، در روستایی کوچک در لبنان زندگی می کند. او در یک گروه کر آواز می خواند و اسناد بریل را برای درآمد ویرایش می کند. زندگی او زمانی از هم می پاشد که سعی می کند برای پاسپورت اقدام کند و متوجه می شود که کارت شناسایی اش که تمام عمرش را با خود داشته است، جعلی است...
نیکی کالینز جوان هنگام سوار شدن بر قطار در مسیر نیویورک، شاهد یک قتل وحشیانه می شود . اگرچه او ناامیدانه سعی می کند آنچه را که دیده به اطلاع دیگران برساند، اما هیچ کس حرف او را باور نمی کند...
عصام بادیه نشین جوانی است که به ظلم حاکم قبیله خود پی می برد و تصمیم می گیرد او را سرنگون کند. او مخفیانه به دربار سلطنتی می رود، اعتماد پادشاه را جلب می کند و مشاور او می شود...
کسانی که به طور کامل از بدن خود لذت برده اند نمی توانند مطیع باشند. و آنهایی که هرگز نداشته اند؟ آیا آنها می توانند از بردگی تنهایی و پذیرش ناتوان آنچه که نمی توانند تغییر دهند یا در آغوش بگیرند جان سالم به در ببرند؟ این داستان هر روز دو زن است که از مرد بیمار خود مراقبت می کنند...
دو نفر رانده شده، یک جذامی قبطی و شاگرد یتیمش، برای اولین بار مستعمره جذامیان خود را ترک می کنند و برای جستجوی آنچه از خانواده هایشان باقی مانده است، سفری را در سراسر مصر آغاز می کنند...
