وقتی هیرومی، پسر باحال کلاس هشتمی، از توکیو به یک مدرسه ابتدایی/راهنمایی کوچک که تنها شش کودک در آن ثبت نام کرده‌اند، نقل مکان می‌کند، سویو سالم و صادق شیفته دنیای پیچیده‌اش می‌شود...
یک جامعه وقتی جسدهای یک پیرمرد و مدیر یک مرکز مراقبت از بیماران در منزل پیدا می شود، تحت تاثیر قرار می گیرد. مرگ 42 بیمار سالمند به شیبا، یک پرستار محبوب و متعهد، ربط دارد. اما آیا شیبا واقعاً آنچه که به نظر می رسد است؟ ...
"هومار شیشیو" که تصور می شد مرده است پس از 3 سال با "واکامیا جونیچی" دوباره متحد می شود تا ربودن دختر یک کارآفرین را بررسی کند. با این حال، کارآفرین بلافاصله می‌میرد، بنابراین این دو نفر به جزیره‌ای عجیب در دریای داخلی ستو می‌رسند، جایی که در میان یک افسانه ترسناک با اعضای خانواده و همکاران عجیب و غریب کارآفرین رو در رو می‌شوند...
پس از تهاجم چندین گونه حیات غول پیکر طبقه بندی شده به عنوان "گونه های S-Class"، دولت ژاپن پروتکل سرکوب گونه های S-Class را برای از بین بردن تهدیدهای بیشتر ایجاد می کند اما ...
هنگامی که یک تاجر فاسد تصمیم می گیرد برای شهرداری نامزد شود و شروع به حذف مخالفان از مافیای رقیب می کند، یک کاپیتان سابق پلیس که برای قتل دوران محکومیت خود را می گذراند مخفیانه مسئول یک گروه ویژه برای دستگیری او می شود...
یک تصادف غم انگیز منجر به نابینایی آکاری می شود، اما او به زندگی و لذت های کوچکتری که می تواند برای آن بپردازد می چسبد. آکاری خانواده خود را نیز از دست داده است. او با روی یک کیک بوکسور سابق ملاقات می کند، آن دو شروع به صحبت می کنند. روی نیز گذشته ای دارد و با بیشتر افراد جامعه ارتباطی ندارد. همه چیز دست به دست هم می دهند و آنها نسبت به یکدیگر علاقه پیدا می کنند ...
دختری به نام “موئه ساساکی” پس از مرگ پدرش به شهر مادرش نقل مکان می کند. در مدرسه جدیدش، “موئه” به سختی با همکلاسی‌هایش کنار می‌آید و تنها می ماند. او با آتش نشان “کیوسوکه ابیهارا” آشنا می شود و عاشق او می شود. به خاطر او، شخصیت “موئه” روشن تر می شود. اما رابطه عاشقانه آن ها پیشرفت چندانی ندارد ...
پزشک جوان کِنسوکه گوتو به جزیره شیکینا ، جزیره‌ای دورافتاده از توابع ژاپن می‌رسد و باید با ساکنان جزیره که مایل به پذیرش او نیستند، در یک کلینیک کم تجهیز روبرو شود...
آکمی یوشیکاوا متوجه می شود که کل دفتر او در یک حلقه زمانی گیر کرده است و همان هفته کاری پر استرس را بارها و بارها تکرار می کند. او به همراه همکارانش باید دریابید که چگونه حلقه را بشکند...
50 مرد به مدت 12 ماه در یک دیوانه خانه زندگی می کنند، آنها روزهای خود را در یک هواپیما می گذرانند و با تیم پزشکی ارتباط کمی دارند. هر یک از زندانیان نه به دلیل مشکلات روانی بلکه به دلیل کشتن شخصی به دلیل ارتکاب جنایت علیه مقامات دولتی آنجا هستند...
