در مسابقات دبیرستانها، شوهوکو با مربیگری آنزای به مصاف تسوکوبو با مربیگری شاگرد سابق آنزای میرود. آکاگی و کوگوره با کاپیتان تسوکوبو، همکلاسی قدیمیشان، روبرو میشوند و ساکوراگی از رقیب هاروکو، سنتر تسوکوبو، ناراحت است.
ایچیرو میزوساوا، بازیکنی از مدرسه راهنمایی سابق روکاو، تومیگائوکا، به یک بیماری ناتوانکننده در پا مبتلا شده و میخواهد یک بازی آخر با روکاو انجام دهد. هانامیچی تصمیم میگیرد به این پسر کمک کند و آرزویش را برآورده کند.
بر اساس یک افسانه سنتی ژاپنی چند صد ساله، یک زن و شوهر روستایی یک دختر بچه را در مقداری بامبو پیدا می کنند و او را به عنوان دختر خود بزرگ می کنند اما ...
سه داستان جداگانه در این سهگانه روایت میشود که هر کدام ماجراهای هیجانانگیز و پرخطری را روایت میکنند. در «هزارتوی هزارتو»، دختری و گربهاش باید از موانع و خطرات دنیای عجیب و غریب هزارتو جان سالم به در ببرند. در «مرد دونده»، مسابقهدهندهای باید در مسابقهای مرگبار با حریفی قدرتمند رقابت کند تا جان خود را نجات دهد. در «اعلامیه لغو ساختوساز»، مردی باید روباتهای کارگری را که از کنترل خارج شدهاند، خاموش کند تا از وقوع یک فاجعه جلوگیری کند.
زنی که به عنوان بازجو کار میکند و به اعمال شکنجه علاقهمند است، با همدستی گروهی از افراد شرور، نقشه میکشد تا با تهدید و آزار، ثروت یک اختلاسگر را به سرقت ببرد.
یکی از دوستان قمارباز تورا سان میمیرد و پسر کوچکش که توسط مادرش رها میشود، ناگهان در شیباماتا ظاهر میشود. در جستجوی مادر پسر، تورا سان با یک فروشنده لوازم آرایش آشنا می شود و ...
داستان حول محور یک زن قاتل حرفهای میچرخد که گذشتهای پر از درد و رنج دارد. او در جریان یک ماموریت، متوجه میشود که هدف بعدیاش کسی نیست جز معشوق گمشدهاش. این کشف، زندگی هر دو نفر را به کلی دگرگون میکند و آنها را در یک فرار نفسگیر از چنگال یک یاکوزای بیرحم قرار میدهد.
در ناکازاکی، تورا سان و یکی از آشنایانش به پیرزنی که زمین خورده و خودش را مجروح کرده کمک می کنند. او آنها را به خانهاش دعوت میکند، جایی که هر سه شبی را در خوردن و آشامیدن شریک می شوند . سلامتی پیرزن رو به وخامت گذاشته و می میرد. در مراسم تشییع جنازه او، تورا سان عاشق دختر پیرزن می شود، اما به عنوان میانجی برای او و یک دانشجوی جوان حقوق عمل می کند...
همسایه خانواده تورا سان، آکمی، که با مشاور ازدواج تورا سان (1984) ازدواج کرده بود، از شوهرش که فقط به کار علاقه دارد فرار می کند. تورا سان او را تا شیکینجیما تعقیب می کند و سعی می کند او را به خانه خود بازگرداند...