مستندی که سواری پیروزمندانه آتزوری مانچینی را از اولین بازی تا فینال مقابل انگلیس نشان می دهد. گروهی به مدت یک ماه با آتزوری زندگی کرند تا تماشاگران را به زندگی بازیکنان و همه اعضای کادرفنی بین جلسات تمرین، مسابقات، سفرها و جشن ها وارد کنند. ماجرایی که با صدای قهرمانان داستان روایت می‌شود و رویاها، شادی‌ها، دردها و امیدها را به دوربین‌ها بازگو می کنند...
در سال 2018، جاسوس روسی "سِرگِل اسکریپال" و دخترش یولیا توسط عامل اعصاب نوویچوک، یکی از مرگبارترین مواد روی زمین، مسموم شدند. پلیس، پزشکان و شاهدان عینی وقایعی را به یاد می آورند که سالزبری را ویران کرد و جهان را شوکه کرد...
داستان این فیلم در سال ۱۹۹۵ اتفاق می‌افتد و وقایع و پیامدهای قتل مائوریزیو گوچی، تاجر ایتالیایی و رئیس خانهٔ مد گوچی، توسط همسر سابقش پاتریزیا رجیانی را به تصویر می‌کشد...
مردی که جرمی را مخفی کرده، تصور می کند همسایه فضولش ممکن است هنگام ارتکاب جرم او را دیده باشد. او زندگی همسایه را زیر و رو می کند تا راز خود را حفظ کند. اما آیا انگیزه او چیز دیگریست؟...
به نظر می رسد که تورن و بید همه آن را به عنوان کاهن اعظم و کاهن محترم خانواده ای از جادوگران عصر جدید دارند. اما رازی از گذشته تورن، زندگی آنها را به آشفتگی می‌اندازد و آنها را به سفری مهیج و خنده‌دار می‌فرستد...
سیمون و هلن با هم در پاریس زندگی می کنند، آنها تصمیم می گیرند زیرزمین ساختمان خود را بفروشند. مردی که آن را می‌خرد، گذشته پر دردسری دارد و زندگی این زوج زیر و رو می‌شود...
در یک بیماری همه گیر جهانی، بث که بیمار مزمن است مجبور می شود با شیاطین شخصی خود در قرنطینه مقابله کند. هنگامی که او به تماس یک مرد مرموز پاسخ می دهد، یک رابطه عاشقانه دور از انتظار شکل می گیرد که.....
در این داستان ، عشق و دوستی که یک عمر طول می کشد، "خدای سینما" که "گو" از جوانی او را می پرستیده است، از زمان فراتر خواهد رفت و در زندگی یک خانواده معجزه می کند...
داستان پسری اهل تامیل که با دختری از بیهار آشنا می شود، آنچه در ادامه می آید داستانی عاشقانه برای قرن هاست. روایتی از دو عاشقانه که به موازات هم از خطوط زمانی متفاوت پیش می روند...
باستر پسری 11 ساله است که زندگی را دوست دارد و کاملاً خوش بین است. اگرچه زندگی می تواند سخت باشد، او مصمم است به خواهر کوچکش، والدینش، و کم اهمیت ترین دوست قدیمی اش آقای لارسن کمک کند...
لیلی استون تنها با کابوس هایی برای خاطرات دوران کودکی به خانه خانواده اش باز می گردد تا بفهمد چه اتفاقی برای والدینش افتاده است. علیرغم هشدارهای مردم محلی در مورد حضور شیطانی که خانه را نفرین می کند، لیلی از آستانه عبور می کند و متوجه می شود که همه ارواح که ما را تعقیب می کنند مرده نیستند...
یک دانشجوی روانشناسی تلاش می کند تا روان پریشی فلج کننده خواهرش را درمان کند تا هر دوی آنها را در معرض منشا آن قرار دهد: موجودی باستانی که قصد دارد روح آنها را بگیرد...
وقتی یک خانواده جدید به خانه لورا و خانواده‌اش نقل مکان می‌کنند، دختر جوانشان، مگان، به سرعت او را مجذوب خود می‌کند و خاطرات دردناکی از دختر خودش، جوزی که چندین سال پیش از این مرده بود، ایجاد می‌کند...
پیِرفرانچسکو مای ، یک پزشک 65 ساله است که به عنوان نگهبان پزشکی شبانه کار می کند، او بداخلاق و پر از بیماری و به هیچ وجه نسبت به بیمارانش همدل نیست. یک شب، در حالی که او در حال انجام وظیفه است، با ماشین خود با ماریو، جوانی که با دوچرخه تحویل خانه انجام می دهد ، برخورد می کند. ماریو سالم از این تصادف بیرون می آید، اما دوچرخه اش نابود می شود...
داستان آخرین فصل فوق‌العاده زندگی فردی مرکوری و اینکه چگونه کوئین پس از مرگ او بر اثر ایدز، یکی از بزرگترین کنسرت‌های تاریخ، کنسرت ادای احترام فردی مرکوری را در استادیوم ومبلی، برای جشن گرفتن زندگی‌اش و به چالش کشیدن پیش داوری‌های مربوط به ایدز برپا کرد...
داستان سه دوست دوران کودکی. کارنان یک دزد، کالای یک محکوم سابق و راکی یک فروشنده مواد مخدر هستند که در مجتمع هیئت مدیره مسکن دولتی در تورایپاککام، چنای زندگی می کنند...
