اطلاعیه
کاربرای عزیز
مشکل درگاه خرید برطرف شده. لطفا همین الان نسبت به خرید و رزرو شارژ اقدام کنید.
درگاه پایدار نیست و ممکنه مجددا از دور خارج بشه.
به همین منظور کد تخفیف ۲۰ درصدی tabestoon رو برای شما در نظر گرفتیم.
ما تمام تلاشمونو میکنیم که به زودی درگاه به کلی جایگزین شود.
لینک مستقیم به خرید با کد تخفیف
مدیریت نایت مووی
زمستان، 1915. محبوس شدن توسط خانواده اش در پناهگاهی در جنوب فرانسه - جایی که دیگر هرگز مجسمه سازی نخواهد کرد - وقایع زندگی منزوی کامیل کلودل، در حالی که او منتظر ملاقات برادرش، پل کلودل است...
یک فوتبالیست آفریقایی مرتکب جنایت شده و باید فرار کند. او در مزرعه ای در اعماق زمین های هموار مجارستان پناه می برد. به زودی او متوجه می شود که مزرعه یک اردوگاه بردگان مدرن است که در آن مجبور می شود برای آزادی و زندگی خود بجنگد...
یک فوتبالیست معروف و ثروتمند، با بازگشت دوستان قدیمیاش وارد دردسر میشود. یکی از این دوستان با تهدید، از فوتبالیست درخواست پول میکند و زندگی آرام او را به هم میریزد.
این داستان عاشقانه، به نقش موسیقی در زنده نگه داشتن خاطرات و قدرت آن در تحت تاثیر قرار دادن عمیق ما میپردازد. موسیقی میتواند ما را به مکانها و زمانهای گذشته ببرد و احساسات قوی را در ما برانگیزد.
ساتریو (آریو بایو) و ناتاشا (کاریسا پوتری) در یک حادثه با هم آشنا شدند. ساتریو که به ناتاشا علاقه مند است تصمیم می گیرد به او کمک کند تا صاحب کتابی را که مادرش داده بود، پیدا کند...
یک پسر جوان دارای بیماری لاعلاج وارد ماجراجویی می شود و امید و شجاعت تازه ای پیدا می کند زمانی که سعی می کند شامپانزه ای با استعداد و دوست داشتنی را که در آزمایشگاهی که مادرش در آن کار می کند را نجات دهد...
یک نویسنده موفق به نام "توماس کارتر" که درباره کیفیت زندگی نیز به مردم مشاوره می دهد، توسط یکی از ارباب رجوع هایش به نام "اَنجل سانچز" که تعادل روحی مناسبی ندارد دزدیده می شود تا بتواند با روش های معروف معنوی اش برای رهایی از گناهان خانواده "سانچز" کارهایی انجام دهد اما…
در منهتن، فیلمساز اریک پس از یک رابطهی کوتاه، با پاول، وکیلی که تمایلات جنسی خود را پنهان کرده است، پیوند عمیقی برقرار میکند. همانطور که رابطهی آنها با فراز و نشیبها و الگوهای ناسالم پیش میرود، اریک تلاش میکند تا ضمن وفاداری به خود، مرزهای شخصیاش را نیز حفظ کند.
ریویچی با رها کردن تمدن مدرن، زندگی منزوی و خودکفا را در کوهی پوشیده از برف دارد و بمب های پستی را برای مدیران عامل شرکت ها و شبکه های تلویزیونی می فرستد. یک روز، او با موجودی مرموز در فو روبرو می شود...
یک پسر تایوانی در مدرسه به ژیمناستیک میپیوندد و در آن استعداد دارد. مادرش او را مجبور به توقف و کمک به تجارت خانوادگی می کند. او در یک مارپیچ رو به پایین کشیده می شود. با رسیدن به کف سنگ، تصمیم می گیرد دوباره رویای خود را دنبال کند...
لوردس، زن جوانی است که شبها در یک رستوران به تمیز کردن مشغول است. تمام پولی که به دست میآورد، برای پسرش است که با مادرش در شهر زادگاهش زندگی میکند. ما بسیار کم درباره پسر لوردس میدانیم، تنها اینکه او بیمار است و لوردس هر شب در حال کار کردن و ارسال پول برای کمک به پسرش و یافتن درمان برای بیماریاش است. ناگهان، لوردس در رستوران دیدگاههایی را میبیند...