دو خواهری که در کودکی از هم جدا شدهاند، سالها بعد به عنوان خدمتکار در خانهای در فرانسه دوباره به هم میرسند. شادی آنها از این دیدار مجدد، به یک رابطهی محارم (همبستری با نزدیکان) منحرف میشود.
یک جوان سرخپوست، که توسط زوجی ثروتمند یهودی در بورلی هیلز پذیرفته شده ، با ریشه های فرهنگی خود ارتباط برقرار می کند تا بتواند راز یک معما را حل کند ...
شما گزینه های زیادی ندارید، نه مدرسه ایی، نه شغلی. یک ماشین را سرقت کن، یک مغازه را با یک ماشین داغون کن و شروع به سرقت کن .این فیلم درباره دنیای زیرزمینی انگلیس است ...
"فیونا" ده ساله ، برای زندگی نزد پدربزرگ و مادربزرگش ، در روستای کوچکی در ایرلند ، فرستاده می شود . او به سرعت درباره افسانه ای که می گوید ، اجداد او با یک شیردریایی ، که می تواند خود را به انسان تبدیل کند ، ازدواج کرده اند ، می شنود و ...
گراهام، یک کارگر ولزی تنها، جیمز، یک پسر ده ساله را به فرزندی قبول می کند. گراهام همیشه می خواست یک پسر داشته باشد، اما جیمز پدر بیولوژیکی خود را دوست دارد. آیا این دو می توانند یکدیگر را به عنوان خانواده بپذیرند؟..
یک افسر تازه کار اداره مرکزی تحقیقات باید از یک جنایتکار زندانی کمک بگیرد تا یک قاتل سریالی کودک را که اخیراً از بازداشت پلیس فرار کرده است دستگیر کند...
یک نوجوان بیگانه و انساندوست پس از گروگان گرفتن توسط تروریستها به طور ناگهانی و ناخواسته به شهرتی دست مییابد، جایی که بیتفاوتی او نسبت به تهدیدهای آنها برای کشتن او را به تیتر اخبار تبدیل میکند....
در دهه 1950، دود دیلانِی (دیوید آرکت) یک گیتارزن است که به دنبال پخش موسیقی در یک شهر آرام سرگردان است و به طور کلی باعث ایجاد دردسر می شود که باعث ناراحتی کلانتر محلی (ویلیام سادلر) شده است....
برنده 1 جایزه ساعات پربیننده همچنین نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
یک زن جوان و زیبا (کاترین زتا جونز) به دیدار پدربزرگ خود در اگدون هیث، منطقه ای روستایی در شمال انگلستان می رود، اما به سرعت خسته می شود و رویای زندگی شهری در پاریس را در سر می پروراند....
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 62 جایزه و نامزد دریافت 69 جایزه دیگر.
دو آدم کش به نام هاي «وينسنت» (تراولتا) و «جولز» (جکسن) از طرف «مارسلوس والاس» (رامس) مأموريت مي يابند تا چمداني را که دزيده شده، از سارقان پس بگيرند و در جريان اين عمليات به طرز معجزه آسايي نجات پيدا مي کنند. «وينسنت» مأمور مي شود تا «ميا» (تورمن)، همسر «والاس» را به گردش ببرد، اما «ميا» بر اثر استفاده ي بيش از حد مواد مخدر، به حال اغما مي افتد و «وينسنت» با تلاش فراوان او را نجات مي دهد...