"دوست داشتن یه پسر دیگه اشکالی نداره." تصور خودم در آغوش فردی که دوستش دارم... گمان میکردم که این رویایی دست نیافتنیست. در جزیرهای که مقابل ساحل اوکیناوا قرار داشت، تو جوان بر روی ساحل با یکدیگر ملاقات میکنند. «شون هاشیموتو» پسری همجنسگراست که آرزوی رمان نویس شدن را دارد. «شون» به «میو چیبانا»، به یک دانشآموز غمگین دبیرستانی علاقمند است و شروع به لاس زدن با او میکند. رابطه آنها هر روز قویتر و قویتر میشد، تا اینکه... «میو تاچیبانا» مجبور میشود...
در یک شب طوفانی یک دختر جوان که شاهد یک جنایت بوده در جزیره ناپدید می شود و تنها کفش هایش در لبه یک پرتگاه به همراه یک نامه در خانه اش پیدا میشود ، به دلیل شرایط بد آب و هوا و پیدا نشدن جسد، پرونده نمیتواند مختومه شود و برای راحتی آن را خودکشی اعلام میکنند. تا اینکه کاراگاه هیون سو (Kim Hye-Soo) برای تحقیق در مورد مرگ مرموز این دختر راهی جزیره می شود…
دو کودکی که در دریاچه ای قایقرانی می کردند، متوجه می شوند دیگر قادر به حرکت به جلو نیستند تا اینکه برای اتصال و دیدن جهان راه جدیدی را از چشمان یکدیگر پیدا می کنند…
داستانی که درخشان ترین لحظات خوزه و یانگ سوک را به تصویر می کشد. خوزه دارای معلولیت جسمی است و در دنیای خودش زندگی می کند. یانگ سئوک وارد دنیای او می شود...
زندگی خیره کننده و ویرانگر پرنسس دایانا در این ویژه برنامه موزیکال که پیش از افتتاح رسمی آن در برادوی فیلمبرداری شده است، محور اصلی این فیلم می باشد...
داستان منشی ساده لوحی که پس از یک سری مشکلات شغلی ، پیشنهاد هم اتاقی خود را برای کار به عنوان ساقی مواد مخدر در اواسط دهه 1980 در لاگوس در نظر می گیرد...
داستان یک مهاجر و ریاضیدان لهستانی به نام استن اولام که در دهه 1930 به ایالات متحده نقل مکان کرد. استن با تلفات سخت خانواده و دوستان در حالی که به ایجاد بمب هیدروژنی و اولین رایانه کمک می کند، کنار می آید...
"کنت موفات" یکی از مقامات دولتی عاشق بازیگری به نام "نانا" می شود.او تبدیل به معشوقه او شده و در آپارتمانش زندگی می کند.اما در عوض کشیدن خود بالا او "کنت" را به پائین می کشد و در نهایت زندگی هر دویشان را نابود می کند...
داستان دو بیمار مبتلا به بیماری لاعلاج که در بیمارستان در آرزوی رهایی از وضعیت ناگوار خود هستند. آنها با دوستان خود پیوندی را ایجاد می کنند که بتوانند فرار کنند...