1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 5 جایزه دیگر.
وقتی "سی سی بلوم" اهل نیویورک و "هیلاری" همدیگر را در اقامتگاهی در آتلانتیک سیتی همدیگر را ملاقات می کنند دوستی چندین ساله بین آنها شکل می گیرد.آنها سالها از طریق نامه با هم در ارتباط بودند تا اینکه "هیلاری" که تبدیل به وکیل موفقی شده است به دیدن "سی سی" در نیویورک می شود...
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین 6 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
خبرنگار مجله "جاناتان فیشر"، که در خطر از دست دادن کار خود قرار دارد، قول می دهد داستانی موفق بنویسد. اما راه به جائی نبرده و اقدام به جعل یک داستان می کند و...
«نيل پيج» (مارتين)، بازارياب پرکار، قصد دارد براي تعطيلات نزد خانواده اش در شيکاگو برود. او در راه رسيدن به فرودگاه در ترافيک گير مي کند و چمدانش را به اشتباه در يک تاکسي جا مي گذارد. هواپيما تأخير دارد. «نيل» در فرودگاه با مرد چاق و پر سر و صدايي به نام «دل گريفيث» (کندي) آشنا مي شود و به رغم ميل باطني خود با او هم راه مي شود.
«ستوان فارل» (کاستنر)، افسر اطلاعات نیروی دریایی با زنی به نام «سوزان» (یانگ) آشنا می شود. در حالی که متوجه می شود «سوزان» محبوبه ی وزیر دفاع، «دیوید برایس» (هاکمن) نیز هست. خیلی زود «سوزان» به قتل می رسد و «تام» یقین پیدا می کند که «دیوید» قاتل است…
مادری دو فرزندش امیرمحمد پنج ساله و نوزاد شش ماهه خود را در خانه آپارتمانی تنها میگذارد و به قصد انجام کاری بیرون میرود. در فاصله ای که مادر به خانه بازمیگردد دو کودک او به ویژه امیر محمد، با مشکلات فراوانی روبرو میشوند. مادربزرگ و همسایه ها که دو کودک را در خطر می بینند و نمیتوانند به خانه راه یابند، بیرون آپارتمان ازدحام میکنند…
یک روانی، پس از اینکه از زندان آزاد می شود به محله قدیمی اش باز می گردد. او به دنبال زنی است که قبلاً قصد داشته به او تجاوز کند و مردی که از آن زن محافظت می کرده...
داستان فیلم در اواسط سال 1930 و در حین جنگ جهانی دوم، زمانی که توده های بزرگی تشکیل شده و نوید آغاز یک توفان را می دهد، اتفاق می افتد. رابرت واتسون به همراه تیمش خارج از مرکز هواشناسی کار خود را شروع می کنند تا…
1 مرتبه نامزدی جایزه .BAFTA Film Award. همچنین 4 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
دوازدهم اکتبر سال 1978. با تلفن یک فرد ناشناس، پلیس وارد اتاق «سیدویشز» (اولدمن) و محبوبهاش، «نانسیاسپونگن» (وب) در اهتل چلسی نیویورک میشوند و با جنازه خونی نانسی و «سید» نشئه روبهرو میشوند...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award. همچنین 7 جایزه و نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
جزيره ي يوتلند. «الکساندر» (يوزفسون)، استاد دانشگاه، پس از شنيدن خبر يک بحران عظيم هسته اي نذر مي کند که در صورت بازگشت دنيا به وضع عادي، هر چه را که دارد واگذار کند.
“رینت” و “میرابل” دو دختر جوان هستند.”رینت” در حومه شهر و “میرابل” در پاریس زندگی می کنند.آنها همدیگر را در تعطیلات ملاقات کرده و به یکدیگر علاقه مند شده و تصمیم به زندگی در پاریس می گیرند.اما وقتی شخصیتهای متفاوتی دارند زندگی کردن با همدیگر آسان نیست..
“اولیور دوس”،پزشکی موفق پس از مرگ همسرش در تصادفی عجیب که همراه خودرویی که “آلبا بویک” راننده آن بوده و با پرنده ای نادر برخورد کرده،کاملا به هم می ریزد.برادر دوقلوی او “اسولد” بر روی چگونگی تجزیه لاشه در باغ وحش تحقیق می کند.”آلبا” از تصادف جان سالم به در می برد اما یک پایش را از دست می دهد …
جسد زن جوانی را در تاکستانی در جنوب فرانسه پیدا می کنند. او برای گشتن تمام منطقه جلوی اتومبیل ها را می گرفته و شب ها در کیسه خوابش می خوابیده است. طی یک سری رجعت به گذشته، آدم هایی که در چند هفته ی آخر زندگی اش او را ملاقات کرده اند از تأثیری که «مونا» (بونر) روی آنان گذاشته می گویند.