در روزی که نتایج آزمونهای سطح A اعلام میشود، یک نوجوان بلندپرواز ساکن لندن، در حین گذراندن وقت با دوستانش در نقاط مختلف شهر، با یک انتخاب سرنوشتساز در زندگیاش مواجه میشود و با آن کلنجار میرود.
نویسندهای ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا و پرستارش در جلسات درمانی صمیمی میشوند و نویسنده داستان دوستیای را تعریف میکند که با تلاش آنها برای از بین بردن احساساتشان به یکدیگر، به فاجعه ختم میشود.
وقتی یک معشوقه کتک خورده با همسایهاش ملاقات میکند، میداند که او بهترین نقشه فرار برای او خواهد بود. اما همه چیز وقتی که نقشه آنها برعکس میشود، به هم میریزد.
این داستان حول محور یک زوج و اتفاقاتی که برایشان میافتد میچرخد. زنی ناخوانده با خواستههای خود زندگی شخصی آنها را به هم میریزد. در این میان، شاهد تقابل...
دختری که فیلم میسازد، در حال مستندسازی تخریب ساختمان قدیمی پدرش، فاروق، در استانبول است. فاروق که مردی نود ساله است، کمکم تبدیل به شخصیت اصلی این مستند میشود.
زندگی یک زوج متاهل را به تصویر میکشد که با مشکلات عمیقی در روابط زناشوییشان روبرو هستند. آنها برای فرار از این بحران، به دنبال تجربیات جدیدی خارج از چارچوب ازدواج میروند.
وقتی یک آدمکش به قتل می رسد، از خود پسری چهار ساله به نام سوژو به جای می گذارد. سایه خشونت در هر مرحله از زندگی سوژو را تعقیب می کند. وقتی سوژو بزرگ می شود، متوجه می شود که به نظر می رسد انجام سرنوشت پدرش اجتناب ناپذیر است.
نوح، جوانی عاشقپیشه، برای بازگشت به آغوش یسا، دوست دختر سابقش، به کافیشاپ محل کار او میرود. اما در این مسیر، با رازی تاریک و شگفتانگیز درباره این کافیشاپ روبرو میشود که زندگی او را برای همیشه دگرگون میکند.
عشق اغلب به صورت غیرمنتظره و به شکل دلخواه ما اتفاق نمیافتد. آیا عشقی که با مشکلات و مخالفتهای زیادی روبرو میشود، میتواند دوام بیاورد؟ این پرسشی است که در این متن مطرح شده و نویسنده در تلاش است تا به آن پاسخ دهد.
برای خوشحال کردن سسیل، تام قبول میکند که سگ نژاد شیهواهوای همسایه مردهاش را به سرپرستی بگیرد. در این میان، گرتا، بازیگری که ماشینش خراب شده، غمگین است زیرا سگ و دستیارش در تصادف با اتوبوس کشته شدهاند. از سوی دیگر، فرانک و لولا در نگاه اول عاشق یکدیگر میشوند.