ماتئوس 18 ساله برای فراهم کردن زندگی بهتر برای خانوادهاش، شغلی را در یک انبار زباله در سائوپائولو برزیل میپذیرد، جایی که او و چند پسر دیگر در دنیای خطرناک قاچاق انسان گرفتار میشوند...
جو (توماس "نپیو تامی" مایلز) و سینتیا اسکات (ندین الیس) زوجی کامل هستند... حداقل نوزده سال پیش بودند. در نوع روال زندگی روزمره، جو فراموش کرده است که همسرش چقدر جذاب است...
بایارد راستین، فعال حقوق مدنی، با وجود مخالفتها و تبعیضها، راهپیمایی واشنگتن در سال ۱۹۶۳ را سازماندهی کرد. این راهپیمایی یکی از مهمترین رویدادهای تاریخ حقوق مدنی بود و باعث شد که توجه جهانی به حقوق سیاهپوستان جلب شود...
ایوان، یک مرد کوچک معمولی اهل روسیه، علیرغم اینکه قربانی کلاهبرداران می شود و برای امرار معاش تلاش می کند، اعتماد ساده لوحانه خود را به مردم حفظ می کند و زندگی و زیبایی را تحسین می کند...
فیلم داستان یک دلال مواد مخدر است که پس از یک اشتباه در هنگام معامله در زندان به سر می برد. اکنون او برای کمک مجبور است که به نامزد سابقش روی می آورد زیرا هیچ کس دیگری را ندارد که به او مراجعه کند و ...
گروهی از مردم در یک ماموریت بشردوستانه به منطقه ای دورافتاده از ترانسیلوانیا می رسند تا به ساکنان کالاهای مختلف ارائه دهند. جدا از چند دعوا و درگیری بین اعضای گروه، به نظر همه چیز برای ماریا و دن خوب پیش می رود. اما به زودی پس از آن که آنها به یک فرد محلی سرگردان برخورد می کنند و سعی می کنند به او کمک کنند، همه چیز خراب می شود...
یک برخورد تصادفی در گوشه ای از خیابان باعث می شود لیزا و جورجی در نگاه اول عاشق هم شوند، اما یک طلسم شیطانی بر سر آنها قرار می گیرد . آیا آنها هرگز دوباره همدیگر را خواهند دید ؟ ...
داستان مادر بیوه ای که بی خانمان می شود. وی دختر هشت ساله خود را متقاعد می کند که هنگام کار فقط برای سرگرمی اردو می زنند تا آنها را از خیابان بیرون کند...
وقتی سامانتا هارت، نویسنده مجله سیاتل به خانه فرستاده می شود تا مقاله ای در مورد مقصد عروسی تاکستان هاثورن بنویسد، او متوجه می شود که سابقی که قلب او را شکسته است، نه تنها تاکستان را اداره می کند، بلکه قرار است در آنجا ازدواج کند...
گریس ، وقتی خواهرش کشته می شود و زندگی دوگانه او به عنوان یک مجری وب کم فاش می شود، هشدارهای یک کارآگاه خونسرد را نادیده می گیرد و درگیر ماجرا می شود...
سیهی، دختری جوان، با مینگو، مردی میانسال، ازدواج میکند اما از این پیوند راضی نیست چرا که مینگو را پیر میداند. در طول سفر تفریحی خود، یوجین، دختر مینگو، دوست پسرش جیهون را در غیاب والدینش به خانه دعوت میکند.