ایزابل دانشجوی روزنامه نگاری است که به دلیل موقعیت کاری خود به اقامت در یک شهر ساحلی پذیرفته می شود. در طول اقامت خود، او یک آگهی ترحیم گمنام پیدا می کند که به لوسیا اختصاص یافته است...
حنا ، کارگر امدادرسانی انگلیس ، به شهر باستان لوکسور بازگشت ، با عاشق سابق سلطان دیدار می کند. همانطور که سرگردان می شود و از مکان آشنا تعقیب نمی شود ، او تلاش می کند تا انتخاب های گذشته را با عدم اطمینان حال مطابقت دهد.
دختری که با اسکیزوفرنی زندگی می کند با توهمات وحشتناک دست و پنجه نرم می کند ، زیرا شروع به شک داشتن همسایه خود برای ربودن یک کودک می کند. تنها کسی که به او اعتقاد دارد کالب - پسری است که حتی از وجودش مطمئن نیست...
یک معلم مدرسه زبان اوکراینی و یک دانش آموز نوجوان ، هر دو از شهر شرقی لوهانسک، در زمان فراز و نشیب اشغال شهر توسط جدایی طلبان طرفدار روسیه، عاشق یکدیگر می شوند...
کشور باسک، 1609. مردان منطقه در دریا هستند و آمایا برای اولین بار در رقص های شبانه در جنگل با دیگر دختران روستایی شرکت می کند. او فقط 20 سال دارد. در سحر، همه آنها دستگیر می شوند.
این داستان مادر جوان ساندرا است که از شوهر بد دهن خود فرار می کند و با یک سیستم خراب مسکن مبارزه می کند. او تصمیم می گیرد خانه خود را بسازد و در این راه زندگی خود را بازسازی می کند و خود را دوباره کشف می کند...
سه دوست صمیمی که همگی درگیر مشکلات رابطهای هستند. دایموند (لزبین) که دوستدخترش به او خیانت میکند، مورد علاقه مردی سمج به نام جرسی قرار گرفته که دستبردار نیست. پوچی (کنجکاو) که عاشق بهترین دوست دیگرش، شی، است و میداند که شی فقط به مردها علاقه دارد، سعی میکند راهی پیدا کند تا بدون ایجاد هیچ مشکلی به او اطلاع دهد...
یک مادر مجرد بیست و هشت ساله خبر ناراحت کننده مرحله سوم سرطان سینه را می شنود. این باعث می شود دو خواهر از هم جدا شده با اسرار خانواده روبرو شوند و سکوت را بشکنند ...
مردی که اکنون به یک خلافکار بزرگ تبدیل شده و فقط مواد مصرف میکند یاد گذشته اش می افتد که چه جوان عاشق و ساده ای بود دلیل تمام دیوانگی های او کشته شدن عشقش میباشد و حالا سعی دارد که انتقامش را بگیرد ولی یک پلیس او را دستگیر میکند و...
نائوتو توسط افراد دیگر نادیده گرفته شد. در دوران مدرسه، چیهیرو اولین کسی بود که نام او را صدا زد. نائوتو رویای دیدن دوباره او را می بیند و سعی می کند او را پیدا کند. سرانجام، پس از 11 سال، او را پیدا می کند، اما او اکنون یک فرد کاملاً متفاوت است. نائوتو شیفته او می شود. نائوتو مخفیانه وارد خانه او می شود و زیر تخت او می ماند.