پدر و مادر نقش قهرمان را برای فرزندان خود ایفا میکنند و باید با حمایت و محبت خود، آنها را در برابر ترسها و بدیها، چه در دنیای واقعی و چه در خوابها، محافظت کنند.
در یک شهر حومه ای، اتفاقات مرموزی برای ساکنان رخ می دهد. آنها توسط قاتلان واقعی و فراطبیعی شکنجه می شوند و داستان هایشان در هم تنیده شده و شبی پر از وحشت و گریزناپذیر را ایجاد می کند.
یک دانشجوی سال آخر دانشگاه از نبود پسران با مرام و جوانمرد در سن خود ناامید شده و برای دریافت هدیه، به جای عشق، با یک مرد مسنتر قرار ملاقات میگذارد...
سلیم، یک کارآگاه قتل، مرد 30 سالهای است که در دنیای خودش زندگی میکند. سلیم که طلاق گرفته و یک دختر 3 ساله دارد، متوجه میشود که درمان مداوم چشمش موفقیتآمیز نیست و در نهایت کاملاً نابینا خواهد شد.
پترو، یک مهندس حفاری در یک جامعهی کارگران صنعت نفت زندگی میکند. او درگیر یک تضاد است؛ از یک سو قرار است با دوست باردارش، لورا، ازدواج کند و از سوی دیگر با همسر یکی از همکارانش، سونیا، رابطهای دارد. سونیا در محل کارش تصادف میکند و زندگی جدید پترو شروع میشود، در حالی که ...
ارباب مرغ دریایی (MEF) مردی است که زندگی آرامی در ساحل دریا در استانبول دارد. کسی هست که سالها منتظرش بود. بالاخره مهمانی که منتظرش است بیرون می آید. با لباس سفید، زنی که کل زندگی MEF را تغییر می دهد...
یک دختر جوان به نام میا برای کار به عنوان یک پرستار کودک به خانهای مجلل در یک شهر اروپایی میرود و با خانوادهای روبرو میشود که عضو یک جامعهی مذهبی رادیکال هستند. میا به تدریج در دنیای جدید و عجیب آنها گم میشود و با خطرات و تنشهای زیادی روبرو میشود. فیلم از رویداد های واقعی الهام گرفته شده است...
بین سرزنش مشکلات گذشته که هرگز حل نشدند و عدم اطمینان از آینده ای که بی وقفه نزدیکتر می شود، یک زوج جوان سفری را انجام می دهند که در آغاز زندگی جدید آنها را ترک خواهد کرد...
مادربزرگ خانواده در منطقه ممنوعه چرنوبیل، با پورههای آب همبستگی میکند، رژیم غذایی پر از قارچهای توهمزا میخورد و ادعا میکند که شخصاً ۱۲ سرباز اساس را در طول جنگ جهانی دوم با چاقو کشته است...
زندگی یک زن زمانی به بحران تبدیل می شود که می فهمد شوهر خیانتکارش می خواهد طلاق بگیرد و او تشخیص سرطان می دهد و شروع یک مبارزه یک ماهه برای زندگی او و خانواده اش است...
مکس، در جستجوی رهایی از عذاب وجدان مرگ معشوقه دبیرستانش، به خانه باز میگردد. او در این سفر خاطرات عشق خود را مرور میکند و راز سرنوشت آن زن جوان آشکار میشود.
فیلم داستان سه زن است، "دورتا" 40 ساله که دادستان می باشد، "ماگدا" که یک دانش آموز جوان می باشد و "ترزا" که یک جراح برجسته می باشد. آنها در یک چیز به هم شباهت دارند، هر سه معتاد به الکل هستند ..