در طول همه گیری، صاحب کمپ مجبور می شود خریدار جدید را سرگرم کند و سپس از نیت شیطانی او نسبت به زمین مطلع شود. برای جلوگیری از فروش، او حقه هایی در آستین خود دارد، اما انتظار شورش زامبی ها را نداشت ...
چهار دوست به هاوایی می‌روند تا گزارش‌های تسخیر در یک استراحتگاه متروکه را به امید یافتن دختر بدنام نیمه‌چهره بررسی کنند. وقتی به آنجا می رسند، یاد می گیرند که باید مراقب آرزوهایتان باشید...
چند غریبه در سلول های انفرادی بیدار می شوند و هیچ خاطره ای از نحوه ورودشان به آنجا ندارند. آنها متوجه می شوند که اگر به موقع به اندازه کافی "لایک" آنلاین به دست نیاورند، به طرز وحشتناکی به دست یک جلاد شوم خواهند مرد...
فرال که از آسیب های دوران کودکی اش تسخیر شده بود، خاطرات آن شب وحشتناک ولفوود و مرگ پدرش را حتی از خودش پنهان کرد. اکنون او الگویی از تعقیب شیطانی ولفوود را کشف کرده است و برای مواجهه با گناه خود، می خواهد انتقام خود را بگیرد ...
دو خواهر بعد از اینکه مدتی را در بیمارستان روانی بستری بوده اند، به خانه ی پدرشان و نامادری شان باز می گردند. در آنجا علاوه بر تحمل رفتارهای نامتعادل و خشن نامادری شان، متوجه حضور یک روح مرموز نیز می شوند...
تعطیلات آخر هفته زن و شوهری در یک خانه ، زمانی مرگبار می‌شود که شوهر متوجه می‌شود صاحبش یک بیمار روانی است که حیاط خلوتی از اسرار و طرح‌های مدفون روی همسرش دارد...
چهار دوست در روز هالووین به یک سیرک متروکه که ظاهراً خالی از سکنه شده است سفر می‌کنند و با استادی روبرو می‌شوند که یک نمایشگاه فرعی برپا می‌کند و سه داستان وحشتناک را برای آنها تعریف می‌کند...
لوسی، جردن و پیپ ستاره‌های برنامه‌های تلویزیونی هستند که معتقدند موجودات ماوراء الطبیعه فقط در داستان‌ها وجود دارند. با این حال، همه چیز بعد از اینکه یک ماموریت شبح‌آور آنها را به دهکده‌ای بلغاری می‌برد تغییر می‌کند...
تسیدی، یک مادر مجرد است که مجبور می شود با مادرش که از او جدا شده و کارگر خانه است زندگی کند و با وسواس از "خانم" سفید پوست مراقبت کند. با این حال، با تلاش تسیدی برای شفای خانواده اش، یک شبح شوم شروع به تحریک کردن آنها می کند...
در منطقه آیسان تایلند، یک شمن متوجه می شود که برادرزاده اش تسخیر شده است. با این حال، معلوم می شود الهه ای که به نظر می رسد تصاحب شده است، آنقدر که در ابتدا فکر می کنند خیرخواه نیست...
داستان در سال 1938 و در جریان جنگ داخلی اسپانیا اتفاق می افتد. پس از ظهور زامبی ها در نتیجه استقرار جنگ بیولوژیکی توسط گردان حفاظتی حزب نازی بر روی ساکنان یک دهکده کوچک، نیروهای جمهوری خواه و فرانکوئیست خود را مجبور می کنند که به طور موقت با یکدیگر متحد شوند تا با مردگان بجنگند ...
