ایپولیتا دختری جوان است که در 12 سالگی در سانحه تصادف مادر خود را از دست میدهد همچنین دچار نقص عضو شده و از پاهای خود بدرستی نمیتواند استفاده کند ، این مسایل موجب میشود که دچار تزلزل در ایمان به خداوند شود تا اینکه در یکی از مراسم مذهبی طلبیدن شفا که همراه پدرش در آن شرکت کرده بودند همراه خود مهمانی ناخوانده و کهن سال را به خانه شان میبرند که …
گروهبان هووی به دهکده ای در اسکاتلند سفر می کند تا در مورد ناپدید شدن دختری جوان تحقیق کند.او متوجه می شود مردم محلی بسیار عجیب رفتار می کنند به همین دلیل او مصمم می شود وارد مرکز ماجرا شود و...
“ادوارد لاینهارت” به عنوان بزرگترین بازیگر نمایشهای شکسپیر حال حاضر شناخته می شود. به تشویق دخترش “ادوینا” او تصمیم می گیرد همه منتقدانی که بازی او را مورد تمسخر قرار داده و جایزه بهترین بازیگر را به او ندادهاند را به قتل برساند…
برنده 2 جایزه اسکار. همچنین 14 جایزه و نامزد دریافت 17 جایزه دیگر.
جرج تاون واشينگتن د. ک. امريکا. «ريگان» (بلر)، دختر دوازده ساله ي يکي از بازيگران زن مشهور سينما (برستين) دچار حالت هاي غريبي مي شود. تمام تلاش پزشکان براي تشخيص و درمان بيماري «ريگان» بي نتيجه مي ماند، و در نهايت، تنها راه چاره، اجراي مراسم جن گيري است...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award. همچنین نامزد دریافت 8 جایزه دیگر.
«جان باکستر» (ساترلند) و همسرش «لورا» (کریستی)، داغ دیده و پریشان از مرگ دختر کوچک شان، برای تسکین و فراموشی به ونیز می روند، و به پیردختری انگلیسی (ماتانیا) و خواهر نابینایش (میسن) برمی خورند که از طرف دختر مرده شان به آن دو از آینده و خطری نامعلوم هشدار می دهند…
در کشورهای سنگاپور، ایسلند، نیوزیلند، نروژ و آلمان غربی به نمایش درنیامده و برای ۱۸ سال در انگلستان و بیشتر از ۳۲ سال در استرالیا ممنوع بوده است. این فیلم را وس کریون ساخت که فیلم «تپه ها چشم دارند» او هم در فنلاند ممنوع شده بود. او برای فیلم های ترسناکی مثل کابوس در خیابان الم و سری جیغ هم شهرت چشمگیری دارد....
پیتسبرگ. به دنبال سقوط یک ماهواره در گورستاني دور افتاده، مردگان گرسنه تحت تاثیر امواج رادیویی زنده شده به «باربارا» (اودي) و «جاني» (استراينر)، خواهر و برادري جوان بهمراه گروهی دیگر در یک مزرعه قدیمی حمله مي کنند تا گوشت آنان را به نیش بکشند...
«تام هایوی» (ایست وود)، گروهبان خشن نیروی دریایی است که سابقه ی جنگ در کره و ویتنام را دارد، اما حالا یک وصله ی ناجور به حساب می آید. در آستانه ی بازنشستگی او را موظف می کنند تا جوخه ای از سربازان جوان را تعلیم دهد. سرانجام همین جوخه مأموریت می یابد در عملیات گرانادا شرکت کند.