در این کمدی اکشن غیرمعمول، هنگامی که موجوداتی اسرارآمیز به بندری ساحلی در یونان هجوم میآورند، دستهای ناهمگون از نوازندگان، جهانگردان، ورزشکاران پرورش اندام و زنان مسن برای نجات شهر با یکدیگر متحد میشوند.
هنگامی که جیسون هوچبرگِ بیستوچهار ساله برای گذراندنِ آخرِ هفتهی مشاوران به اردوگاهِ محبوبش، پینوِی، میآید، مهمترین دغدغهاش احساسِ ناهمگونی با همکارانِ نوجوانش است. او بیخبر از آن است که یک قاتلِ نقابدار، جان و کتی، صاحبانِ اردوگاه را به قتل رسانده و اکنون در تدارکِ حملهای دیگر است.
یک کارگر ساختمانی فقیر با یک تاجر ثروتمند و در حال مرگ معاملهای انجام میدهد تا میلیاردها دلار به ارث ببرد، اما خیلی زود متوجه میشود که به خاطر گناهان وحشتناک آن مرد نیز نفرین شده است.
گروهی از جوانان بزهکار که به منظور بازپروری به یک پایگاه نظامی دوردست منتقل شدهاند، خود را درگیر شبکهای از اسرار مییابند و با نیروهای شومی که در تاریکی پنهان شدهاند، به مبارزه میپردازند.
ناپدید شدن اریکا پانزده ساله که تصور میشد قربانی قاتل سریالی شده، با حضور او در دادگاه قتلش پس از سه سال و مشخص شدن فرار و زندگی مخفیانهاش با دوست پسرش، ماجرایی غیرمنتظره را رقم زد.
زنی در سیارهای دورافتاده از خواب برمیخیزد و متوجه میشود که تمامی خدمه ایستگاه فضاییاش به شکلی بیرحمانه به قتل رسیدهاند. جستوجوی او برای یافتن علت این حادثه، مجموعهای هولناک از اتفاقات را رقم میزند.
پنج دوچرخهسوار کوهستان از باشگاه سانگاجا برای تفریح به کوه چیaksan میروند، اما با اتفاقات عجیب و تعقیب یک موجود ناشناس مواجه میشوند و برای زنده ماندن تلاش میکنند.
دو برادر دوقلو که میخواهند زندگی پر دردسر خود را پشت سر بگذارند، به شهر زادگاهشان بازمیگردند تا دوباره شروع کنند. اما متوجه میشوند که شرارت بزرگتری در انتظار بازگشت آنهاست.
ورود ناگهانی دختر جوانی که ادعا میکند موجودی از او تغذیه میکند به مطب روانپزشکی جردن و مادرش، آنها را وادار به یافتن راهی برای متوقف کردن آن نیرو پیش از تسخیر کامل دختر میکند.
دوستان قدیمی بعد از ده سال دوری برای یک شب نوستالژیک پر از تفریح و بازی دوباره دور هم جمع میشوند. بعد از کمی زیادهروی در نوشیدن، تصمیم میگیرند یک بازی نوشیدنی انجام دهند، اما خیلی زود مشخص میشود که این بازی پیامدهای فراطبیعی دارد.
این اثر، به ماجرای تکاندهندهٔ فرقهٔ اوم شینریکیو و حملهٔ مرگبار آنها با گاز عصبی در متروی توکیو در سال ۱۹۹۵ میپردازد و اولین نمایش آن در جشنوارهٔ ساندنس بوده است.