مردی به نام جان مارتین به زوجی پیشنهاد میکند که با ماشینی خراب به نزدیکترین پمپ بنزین بروند، اما آنها نمیدانند که او واقعاً آنها را برای شام به خانهاش میبرد...
کوین لومکس وکیلی است که در یک شرکت حقوقی در نیویورک کار می کند. با این حال، او به زودی متوجه می شود که صاحب کارش خود شیطان است و قصد دارد او را شکنجه کند....
گروهی از نوجوانان در سانفرانسیسکو لانهای از هیولاهای قاتل را کشف میکنند که در برجی از پل گلدن گیت زندگی میکنند، اما وقتی میخواهند به مقامات بگویند، هیچکس آنها را باور نمیکند...
"جسی" سیزده ساله یک نوجوان معمولی میباشد که از معلم خود، خانم "فینک" متنفر است. "جسی" در حین بازدید کردن از یک مغازه لباس فروشی، عروسکی را می بیند که دقیقاً شبیه معلم مخوفش است و مغازه دار را متقاعد می کند که آن را به او بفروشد ...
کاپیتان بوید که ترفیع خوبی گرفته حالا به یک قلطعه مرموز اعزام شده که در آنجا مردی نجات یافته داستان وحشتناک و آزاردهنده ای در باره آدم خوار ها برایش تعریف می کند …
یک دختر یتیم جوان که وسواس زیادی برای یافتن پدرش دارد توسط یک کلیسای سیار به فرزندی پذیرفته می شود. او بزرگ می شود و نامزد می کند، اما وسواس او برای یافتن مکان پدرش در شرف مرگ است...
گوشه نشین سادیست مجنون کسانی را که در قسمت او از جنگل گم می شوند، تعقیب می کند و اسیر می کند. زن جوانی که ماشینش خراب شده می خواهد بفهمد که بعداً با آنها چه می کند....
گروهی از نوجوانان به کمپ تابستانی دوران کودکی خود باز میگردند، اما با ناپدید شدن مرموز افراد روبرو میشوند. آنها مظنون به ارتباط این اتفاق با مرگ یک کودک معلول در گذشته هستند.