آنا، زنی که از مشکلات روحی و توهمات ناشی از یک حادثه دلخراش رنج میبرد، متوجه وقایع مرموز و ترسناکی میشود که برای اهالی شهر کوچک او اتفاق میافتد. این حوادث باعث میشود که او در پیدا کردن فردی قابل اعتماد برای کمک گرفتن دچار تردید شود.
یک راکون پس از بلعیدن یک ماده مخدر مصنوعی رها شده، دچار جهش ژنتیکی میشود و به موجودی خشن و خونخوار تبدیل میگردد. این حیوان با حمله به یک جامعه کوهستانی، کمپزدهها، گردشگران و ساکنان را به وحشت انداخته است. هیچکس از حملات وحشیانه این راکون جهشیافته در امان نیست.
سارا، رقاصِ گوجهفرنگی، و تینا، زنِ روسپی، در لاسوگاس توسطِ یک خرگوشِ غولپیکر و اهریمنی موردِ حمله قرار میگیرند. آنها برایِ نجاتِ جانِ خود، باید با این هیولا روبرو شوند.
روثی یک هتل زیبا و تاریک را از مادرش به ارث برده است. او با دوستانش به هتل میرود تا آخر هفتهای شاد داشته باشند. اما زود متوجه میشوند که در این هتل چیزهای عجیب و وحشتناکی رخ میدهد. روثی نیز با گذشتهای تاریک و خشونتآمیز روبرو میشود که باعث شده است او قدرتهای فراطبیعی داشته باشد...
زوجی آمریکایی که قصد فرزندخواندگی دارند، در تعطیلاتی پردردسر در روستاهای ایتالیا، بدون دسترسی به حمل و نقل و آشنایی با زبان، با مشکلات رابطهشان دست و پنجه نرم میکنند.
تدوینگری که روزگار خوشی ندارد، پیشنهادی وسوسه انگیز برای تدوین فیلم های اسناف دریافت می کند؛ فیلم هایی که در آنها صحنه های خشونت آمیز واقعی به تصویر کشیده شده است. او این پیشنهاد را می پذیرد، اما خیلی زود با دیدن تصاویر هولناک این فیلم ها، دچار کابوس و توهم می شود و روح قربانیان این فیلم ها او را تسخیر می کند.
خانواده ثروتمند و مذهبی ایدن، در مهمانیهایشان به مهمانان منتخب فرصتی برای تغییر زندگی میدهند؛ فرصتی که ممکن است برای برخی رؤیا و برای برخی دیگر کابوس باشد.
استودیوی فیلمسازی انگلستان مجموعهای از داستانهای فرازمینی را منتشر میکند. این داستانها مانند فیلمهای «عشق آلوده» و «لورلئی» جذاب و تاملبرانگیز هستند. تماشای این داستانها شما را مجذوب، مسحور و شگفتزده خواهد کرد...
اخیراً افراد زیادی در زادگاه الکسیس در سن آنتونیو تگزاس ناپدید شده اند. الکسیس یک گزارشگر برتر برای ایستگاه خبری محلی است و شایعاتی مبنی بر اینکه یک قاتل زنجیره ای مسئول ناپدید شدگان است وجود دارد.
یک موجود عجیب که ترکیبی از انسان و بیگانه است، به شکل نهایی خود تبدیل شده است و اکنون به موجودی خطرناک و جذاب تبدیل شده است. او در جستجوی قربانیانی است تا انرژی حیاتی آنها را بگیرد.
زنی از کابوسهای شبانهاش درباره سفر به قلمرو تاریک و موجود شیطانی که منتظر ورودش است، رنج میبرد. او برای پایان دادن به کابوسها با یک تعبیرگر خواب مشورت میکند، اما فقط متوجه میشود که هیچکس آنطور که به نظر میرسد نیست و واقعیت چیزی کاملاً متفاوت است...
عشق راکشیت و آنچل بینقص و مثالزدنی است تا زمانی که فردی پدیدار میشود و با تمام توان تلاش میکند تا آنچل را از راکشیت جدا کند و به دنیای خود بکشاند. اما این فرد چه کسی است و چه اهدافی در سر دارد؟ گاه رازهایی وجود دارند که بهتر است ناگشوده باقی بمانند.