كارگردان هاليوودى، كارل دنم ( آرمسترانگ )، آن دارو ( رى ) نوستارهى جذاب را همراه خود به سفرى اكتشافى به جزيرهاى مرموز و ماقبل تاريخى مىبرد تا كينگ كنگ افسانهاى را بيابد...
"داک مکوی" با کمک همسرش، "کارول" و سوداگری فاسد و قدرتمند به نام "جک بنیون" از زندان آزاد می شود تا نقشه ی "بنیون" را برای سرقت از بانکی در یکی از شهرهای کوچک تکزاس عملی کند ...
یکی پسر جوانی با موهای بلند قرمز رنگ است که به همره پدر و مادرش در دهکده کوچکی به نام فلیک زندگی میکنند. پدرش رییس و فرمانده دهکدهاست. او مانند بقیه وایکینگها نیست و بسیار خجالتی و ضعیف است. ولی به کمک هوش زیادش در وضعیتهای ناامید کننده به وایکینکهای دیگر و دوستانش کمک میکند. راهحلهای او به سن و سال او نمیخورد.
«سرهنگ جک اونيل» (راسل) فرماندهي يک تيم داوطلب را براي رد شدن از يک حلقه (به شکل يک دروازه ي ستاره اي در کهکشان) و گذر در تونل زمان به عهده مي گيرد. خيلي زود گروه به صحرايي در سياره اي ديگر منتقل مي شوند. صحرانشيان که شبيه مردم مصر باستان هستند سرکرده اي دارند که زندگي جاودان دارد و جسمش به طور مداوم تازه و باطراوت مي شود …
فیلم داستان یک خلبان جوان را روایت می کند که برای نشان دادن استعداد خود در خلبانی ، هدایت یک هواپیما را برای سفر به قاره ی آسیا بر عهده می گیرد. اما اواسط راه به آنها گزارش می دهند که جزیرهای روبرویشان وجود دارد که آشتفشانش فعال شده است و…
دکتر “جف برتون” زمانیکه ویروسی کشنده را در داخل آزمایشگاه خود ایجاد می کند، از کشف آن غافلگیر شده و اتفاقا اولین نفر راه به این ویروس مبتلا میکند و ...
"گلی برای مژگا" داستان پسرک شجاعی است که به خاطر دارویی شفا بخش برای درمان چشم های دخترکی نابینا (مژگا) به همراه دوستش راهی کوهستان میشوند ، در آنجا به دام پیرزن بد جنسی (عمه پتا) می افتند که در غار زندگی می کرد و ...
"مرغابی فلزی" فیلمی در زمان جنگ جهانی دوم است که درباره خلبان هواپیمای مسافربری است که به علت قماربازی بدهی بالا آورده و به زندان می افتد. گروهی خانواده آلمانی به شرط اینکه آنهارا به آلمان ببرد اورا نجات میدهند و در این میان خلبان عاشق دختر زیبای خانواده میشود ...