پسری به نام یوتا حافظه خود را از دست داده است، اما مدام در دفترچهاش نقاشیهایی از گریدمن میکشد و بعد آنها را پاک میکند. او تصمیم میگیرد به ریکا ابراز عشق کند، اما دنیای آرام آنها با یک غرش فرو میریزد...
هایری، مخترع نابغه، دستگاهی به نام هایریماتور را طراحی میکند اما به دلیل نبود منابع انرژی، نمیتواند آن را فعال کند. با کمک دوستش زوبی، موفق به راهاندازی دستگاه میشود اما تبهکاران به دنبال تصاحب این اختراع ارزشمند هستند.
داستان درباره دنیایی است که موسیقی در آن وجود ندارد. دُراِمون و دوستانش برای بازگرداندن موسیقی به زمین تلاش میکنند و ماجراجویی هیجانانگیزی را آغاز میکنند.
جک، آشپزی که برای یافتن مواد اولیهی خاص به سراسر دنیا سفر میکند، باید یاد بگیرد تا به صورت گروهی کار کند تا بتواند در یک مسابقهی آشپزی پیروز شود. این مسابقه میتواند به او کمک کند تا آبروی از دست رفتهاش را پس از یک اشتباه در دستور پخت، بازیابی کند.
ماتس استین، یک گیمر جوان نروژی، در سن ۲۵ سالگی بر اثر بیماری درگذشت. والدین او که فکر میکردند پسرشان زندگی منزوی داشته، پس از دریافت پیامهای دوستان آنلاین ماتس متوجه شدند او دوستان بسیاری در سراسر دنیا داشته است.
میکامی، کارگر شرکتی توسط یک قاتل تصادفی با چاقو کشته می شود و به عنوان یک هیولای لجن در دنیایی دیگر متولد می شود. او پس از اینکه نامش را ریمورو می گذارد به توانایی های جدیدی دست می یابد و با دوستان جدید ماجراجویی های زیادی دارد...
داستان درباره پسربچهای است که میتواند با نقاشیهایش اشیا را زنده کند. وقتی بزرگ میشود و خودش را به دنیای واقعی میآورد، با چالشهای زندگی واقعی روبرو میشود.
گروهی از خلافکاران در شب هالووین به دنبال ارتکاب جرم هستند، اما به جای موفقیت، با یک دشمن قدرتمند و ماورایی مواجه میشوند که انتقام کارهای بد آنها را میگیرد.
داستان در مورد چارلی، یک یتیم آمریکایی است که به طور ناگهانی به دنیای باستانی چین منتقل میشود. در این سرزمین، او به گروهی از ابرقهرمانان میپیوندد تا در برابر یک دشمن قدرتمند بجنگند.
گروهی از دوستان که هر کدام یک دیجیمون همراه دارند، باید با مسئولیتهای جدیدی که بر عهدهشان گذاشته شده است، کنار بیایند. در این میان، فردی ادعا میکند که اولین انسانی است که با یک دیجیمون شریک شده است و این ادعا ماجرایی جدید را برای آنها رقم میزند.
گرو، لوسی، مارگو، اديث و اگنس عضو جدیدی به نام گرو جونیور را به خانواده خود میپذیرند که قصد دارد پدرش را آزار دهد. گرو با دشمنی جدید به نام ماکسیم لی مال و دوست دخترش والنتینا روبرو میشود و خانواده مجبور به فرار میشوند...
ناگی سیشیرو، یک فوتبالیست جوان و بااستعداد، به پروژه بلو لاک دعوت میشود. در این پروژه، او با رقابت شدیدی از سوی بهترین مهاجمان کشور روبهرو میشود و برای رسیدن به هدف خود، یعنی تبدیل شدن به بهترین بازیکن، تلاش میکند.
آرویند از همان بدو تولد، دو فرشته نگهبان داشت که او را همراهی میکردند. اما این آرامش و سعادت چندان دوامی نیاورد. اشتباه یکی از این فرشتگان، سرنوشت آرویند را دگرگون کرد و باعث شد او به طرز غمانگیزی و زودهنگام از دنیا برود.