کیت، یک دلال ازدواج ، توسط یک پادشاه استخدام می شود تا عروس مناسب پسرش را پیدا کند. با این حال، با گذشت زمان، او متوجه می شود که عاشق شاهزاده شده است...
بکی و خانواده اش پس از نقل مکان به محله جدید، با همسایه سالخورده خود، گریس، که فرزندانش برای کریسمس به خانه نمی آیند، آشنا می شوند و تصمیم می گیرند با او برای تعطیلات وقت بگذرانند...
یک نوجوان یک قوطی اسپری رنگ پیدا میکند و از آن برای ساختن سگی از نقاشیهای دیواری استفاده میکند. در کمال تعجب ، اثر هنری او در قالب یک موجود هوشمند ساخته شده از نانوربات ها جان می گیرد...
دو خواهر و برادر پس از سالها تلاش برای تحقق رویاهای مادرشان، تصمیم میگیرند مسیر خود را در موسیقی دنبال کنند. اما یک اتفاق ناگوار باعث میشود تا آنها به اهمیت رویاهای شخصی و نقش آنها در حفظ وحدت خانواده پی ببرند
دکتر اورژانس جسیکا کارش را دوست دارد، جسیکا با تروور در فیجی ملاقات می کند و با ویل، یکی از مالکان استراحتگاه آنها، دوستی پیدا می کند. جسیکا متوجه می شود که ترور چگونه یک معتاد به کار است، او همچنین می بیند که ویل آرامش را ارائه می دهد...
اوکو پس از از دست دادن والدینش در یک تصادف رانندگی، با مادربزرگش که یک مهمانخانه سنتی ژاپنی را اداره می کند، در روستا زندگی می کند. در حالی که اوکو برای تبدیل شدن به صاحب بعدی مهمانخانه آماده می شود، به طور معجزه آسایی می تواند ارواح دوستانه را ببیند...
در حالی که دارسی و آیدن آماده می شوند تا دومین کریسمس خود را با هم جشن بگیرند، یک مهمان غیرمنتظره و مبارزه ای برای نجات مرکز اجتماعی محبوب همه را برای یک تعطیلات فراموش نشدنی متحد می کند...
پسر زورگو دیدهای به نام لینکلن برای مقابله با مشکلاتش به تخیل پناه میبرد و ابرقهرمان درونش به او کمک میکند. همزمان، مردی تنها با نجات یک توله سگ، تحولی در زندگیاش تجربه میکند.
جوی، زنی موفق در کارش، درست هنگام نزدیک شدن تعطیلات و امید به ترفیع، ناچار به بازگشت به شهر زادگاهش و کمک به عمهاش میشود. در آنجا، به طور غیرمنتظرهای با عشق قدیمیاش، بن، روبهرو میگردد...
در این داستان سرگرم کننده ماجراجویی ، 19 کودک چند روزی را به همراه مراقبان خود فلورنتینا و واسیل در یک کمپ کوهستانی می گذرانند. وقتی رادو کوچولو در جنگل گم می شود، بقیه، از جمله خواهر کوچکش، نگران هستند و انواع سناریوهای وحشتناک را تصور می کنند. اما ...
پدربزرگ مارکو جوان، مارکو را با بوسه بال و به خدمه محله مردان ایتالیایی که پس از نقل مکان نونو بازی میکنند، معرفی میکند. مارکو با ورزش، خنده و عشق، تیمی از بچههای محله را گرد هم میآورد تا با تیم نونو مقابله کنند.