"ساحل" جوان خوشگذرانی است که علاقه زیادی به "ایشا" دارد در صورتی که "شیتل" هم به ساحل علاقه دارد.پدرخوانده ساحل شب پس از مشاجره با او در مهمانی به قتل میرسد و ساحل به اتهام قتل زندانی میشود...
وقتی لرد یک قبیله قدرتمند به دخترش بیشتر از پسرش اهمیت می دهد، کل خاندان به خطر می افتد. "اوگامی ایتو، جلاد سابق شوگان برای جلوگیری از این اتفاق بزرگ استخدام می شود. اما ابتدا باید توانایهای خود را با کشتن پنج تن از بهترین آدمکشان قبیله ثابت کند...
تفنگداری از هنگ وروشیلف، داستانی معمولی درباره دوران پس از فروپاشی شوروی ، سه مرد جوان یک دختر نوجوان بیگناه را فریب داده و به آپارتمان خود می آورند و سپس به او ...
مجری تولزیونی برنامه کودکان «رندالف رنگین کمان» ( رابین ویلیامز ) با بی احترامی کامل از کارش اخراج می شود. مجری جایگزین او «اسموچی کرگدن» ( ادوارد نورتون ) خیلی زود پیشرفت می کند و به شهرت می رسد. اما شلدون تصمیم می گیرد به کارش باز گردد...
چهار دوست، با وجود اختلاف نظر و عقاید در خانواده هایشان، کنار هم و در سال های خسته کننده دهه ی 70 بزرگ می شوند. اما با گذشت زمان، هر کدام مسیر جدایی را برای زندگی اش دنبال می کند. اما طولی نمی کشد تا این چهار دوست، تبدیل به رقبای هم در دنیای جرم و جنایت می شوند...
شیم جائه مون که عضو یک باند تبهکاری است روزی شاهد کشته شدن دوست خودش توسط باند رقیب و مخالف باند خودشان می شود . او سریعا محل را ترک کرده و به شهر دیگری می رود . چند سال یعد اون خود به تنهایی باند جدیدی را تشکیل داده و به شهر قبلی باز می گردد تا انتقام دوستش را بگیرد و …
“ایزابل” دختری جوان ، بلندپرواز و با استعداد است که در دفتری چند ملیتی در پاریس کار می کند. رئیس او “کریستین” نیز به همان اندازه بلندپرواز است. او از ایده های ایزابل برای ارتقای مقام خود به ریاست دفتر نیویورک استفاده می کند و …
داستان فیلم در مورد یک شیمیدان می باشد که ناگهان از خواب بیدار می شود و خود را به جرم آتش سوزی و ساخت مـواد مخـدر در زندان می بیند. او به بیماری فراموشی مبتلا است اما به طور غیرمنتظره ای با وثیقه آزاد می شود و اولین کاری که می کند جستجو برای یافتن دوست دخـترش است …
افسر پلیس "سرگی سوبولوف" در حال رانندگی به سمت بیمارستانی بود که همسرش در حال به دنیا آوردن فرزندانشان بود. او که بسیار خوشحال بود، با سرعت زیاد رانندگی کرده و پسری را که در عرض خیابان عبور می کرد را ندیده و با او تصادف می کند...
"تایبی بالوگ" پیرمرده خلافکار 70 ساله که 10 سال زندانی شده بود ، پس از اینکه از زندان خارج میشود حتی به مقدار کمی هم تغییر نکرده بود! و تصمیم گرفت دوباره تشکیل گروه بدهد...