برنده 2 جایزه اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
« هرمیا » ( د هاویلند ) از ازدواجى ناخواسته سرباز میزند و هم راه محبوبش ، « لیساندر » ( پوئل ) به جنگل میگریزد. « باتم » ( کاگنى ) و چند تن از همکارانش نیز براى تمرین نمایشى که قرار است اجرا کنند به جنگل می آیند. حالا پریان حاکم بر جنگل ، حیات جسمانى پیدا میکنند.
« کونچا پرس » ( دیتریش ) زنى است که رفتار گیجکننده و پیشبینى ناپذیرش باعث سرگردانى دو تن از دلباختگانش ، « دون پاسکو آل » ( آتویل ) و « آنتونیو » ( رومرو ) میشود و حتى کار آن دو را به دوئل میکشاند.
3 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین دریافت 1 جایزه دیگر.
"بئا پولمن" و دخترش "جسی" از زمان مرگ همسرش دوران سختی را می گذرانند."دلیله جانسون" می پذیرد در ازای اتاقی برای خود و دخترش "پئولا" به آنها کمک کند."بئا" با برنامه ای سعی می کند دستورالعمل تهیه کیک "دلیله" را به فروش برساند...
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 3 جایزه و نامزد دریافت 3 جایزه دیگر.
فیلم داستان چهار خواهر مگ،جو،بت و امی را روایت می کند.در دوران جنگ داخلی آمریکا پدر آنها خانه را به قصد خدمت در ارتش ترک می کند.خانواده آنها به کمک همسایه مهربان و ثروتمندشان تلاش می کنند زندگی خود را بگردانند...
2 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین دریافت 1 جایزه دیگر.
"جولین مارش"، تهیه کننده موفق تئاتر، نمایشی جدید را بر خلاف وضعیت سلامتش کارگردانی و تهیه کنندگی می کند. بودجه فیلم از طرف پیرمردی که عاشق ستاره فیلم "دوروتی بروک" است می آید. اما "دوروتی" پاسخی به عشق او نداده چون هنوز عاشق شخص دیگری است...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 1 جایزه و نامزد دریافت 1 جایزه دیگر.
زندگی گروهی انگلیسی از زمان شب کریسمس در سال 1899 تا سال 1933 از نگاه "جین" و "رابرت" نمایش داده می شود. در حالی که زندگی آنها توسط مرگ ملکه "ویکتوریا"، غرق شدن کشتی تایتانیک و جنگ جهانی تحت تاثیر قرار می گیرد...
در آغاز جنگهاى داخلى چین، « میگان دیویس » ( استانویک ) از نیوانگلند به شانگهاى مىآید تا با نامزدش، مبلغ مذهبى، « دکتر استرایک » ( گوردون ) ازدواج کند. اما خیلى زود دل به « ژنرال ین » ( آستر ) مىبازد.
در یکی از جزایر بورابورا،"ماتاهی" ماهیگیری جوان عاشق "رری" است.اما او به عنوان خدمتکار مقدس انتخاب شده است.آنها از سنتهای خود فرار می کنند اما آیا در جامعه ای متمدن خوشبخت خواهند شد؟
“لم” به شیکاگو می رود تا گندمی که خانواده اش در مزرعه شان کاشته اند را بفروش برساند.او با پیشخدمتی به نام “کیتی” آشنا می شود.آنها عاشق هم شده و ازدواج می کنند.”کیتی” توسط مادر “لم” و خواهرش پذیرفته می شود اما پدرش او را رد می کند زیرا معتقد است او به خاطر پول با “لم” ازدواج کرده است…
برنده 1 جایزه اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
"هریت" و "کوین" به برادوی می روند،جائی که دوست آنها "ادی" برای نمایش شماره یکش به آنها نیاز دارد."ادی" عاشق "هریت" است اما وقتی با "کوین" برخورد می کند عاشق او می شود و...
عكاسى خرده پا به نام « لوك شانن » ( كيتن ) به تشويق محبوبهاش، « سلى » ( دى )، يك دوربين فيلمبردارى تهيه میكند. اما طرز كار دوربين را به درستى نمیداند و نخستين فيلمهاى خبرى كه فيلمبردارى میكند، بر اثر خرابكارى ميمونى كه همراه او است مورد تمسخر همگان قرار میگيرد.
"جک ساندرز" و "باب کوربی" دو بوکسوری هستند که با عشق "نلی" زندگی می کنند."جک" و "نلی" با هم ازدواج کرده اند اما زندگی مشترکشان به مشکل برخورده و "نلی" برای آرامش به سراغ "باب" می رود
یک زندانی (یانینگس) که در آستانه آزادی است، سرگذشتش را برای رئیس زندان تعریف میکند: نام مستعارش “رئیس هولر” و در کار نمایش و سرگرمی بوده است. روزی دختری شهرستانی (دپوتی) را نزدش میآورند که میخواهد بهعنوان رقصنده کار کند. “هولر” با آنکه همسر و فرزند دارد، به دختر دل میبازد و با هم فرار میکنند. آن دو بهعنوان آکروباتباز در سیرک بهکار میپردازند و با آکروباتباز دیگری بهنام “آرتینلی” (وارد) گروهی سهنفره را تشکیل میدهند. پس از مدتی، “رئیس” به خیانت دختر پی میبرد و نفر سوم را میکشد و به زندان میافتد…