روف امیدوار است با کمک رنگ صورتی، دل زانا، دختر بزرگتر و مورد علاقهاش را به دست آورد. اما رنگ صورتی واقعاً چه شکلی است و آیا او اصلاً میتواند آن را در روستای کوچک کردستانی و برفیشان در دل کوهها پیدا کند؟ در همین حال، شایعات نگرانکنندهای از دنیای بیرون به روستا میرسد.
آپریل و مانوئل، که قبلاً عاشق یکدیگر بودند، هفت سال بعد دوباره با هم ملاقات می کنند و متوجه می شوند که هنوز هم احساسات عاشقانه ای نسبت به یکدیگر دارند...
زکی که یک دزد بانک است به تازگی از زندان آزاد شده و میخواهد پولهای دزدیدهشده را که قبل از رفتن به زندان توسط همدست خرفتش دفن شده بودند، پس بگیرد. اما وقتی به محل میرسند، متوجه میشوند که دبیرستان فریدا کالو روی پولها یک سالن ورزشی ساخته است. زکی تصمیم میگیرد به عنوان یک معلم جایگزین در آن دبیرستان شغل بگیرد که هیچ معلمی نمیتواند در آنجا بماند...
یک مهماندار پرواز باید در هوا، یک نوزاد را به دنیا بیاورد و در یک رابطه پیچیده مادر / عشق با پسری که در خیابان های بخارست زندگی می کند، درگیر می شود...
دین فونگ خواننده جوان و بی خیالی است که در اوج جوانی متوجه وجود تومور در غده هیپوفیز خود می شود. این مسأله مرگ و زندگی نگرش فونگ را به زندگی و انسان های پیرامونش تغییر می دهد...
پس از پایان یک روز کاری ، ویرجیلیو منشی تلفنی خانه را روشن می کند و پیامی ناراحت کننده از کلارا می شنود که پایان رابطه آنها را اعلام می کند - اگرچه او نمی داند آن زن کیست...
سارا، یک قهوهچی جوان، عاشق مردی به نام مارک می شود . رابطه آنها به سرعت پیشرفت میکند، اما مادر سارا، باربارا، از این رابطه ناراضی است. او معتقد است که مارک سارا را از او دور میکند...
دیگسی کلیدی جادویی دریافت میکند که او را به جهانهای موازی میبرد. در این جهانها، نسخههای دیگری از دختر رؤیایی او وجود دارند و شاید یکی از آنها او را دوست داشته باشد.
چیدمان جنایت در بوداپست، 1936. همانطور که مجارستان در حال آماده شدن برای همگام سازی با هیتلر بود، یک دختر جوان زیبا پیدا شده است و هیچ کس نمیخواهد تحقیقات را انجام دهد - به جز گوردون، گزارشگر جنایت که حس چیزهای نادرست را دارد...
پس از چندین اتفاق ناگوار، ریچل تنها چیزی که میخواهد مکانی برای التیام زخمهایش است. اما متوجه میشود که مادربزرگش کلاهبرداری کرده است. با کم شدن گزینهها برای نجات خانه مادربزرگش از مصادره، ریچل مجبور میشود اوضاع را به دست بگیرد...