کریس، یک فارغالتحصیل اخیر کالج، در حالی که در اسپانیا کولهپشتی میکند، با گروهی از مردم ملاقات میکند که زندگیشان او را وادار میکند تا با یک سوال قدیمی دست و پنجه نرم کند: آیا باید مسیر شکست خوردهای را دنبال کند یا در جادهای که کمتر سفر کرده است، همه آن را به خطر بیندازد؟
دو شاهزاده توسط پدرشان پادشاه سوداس از حضور در راتانا محروم می شوند. در طول سفر، یکی از برادران، آپای مانی، توسط یک جادوگر دریایی غول پیکر که عاشق او شده بود، ربوده می شود. برادرش سری سووان و چند جنگجو می خواهند او را نجات دهند...
یک پلیس زن جوان برای یک شغل مخفی انتخاب می شود - به اندازه کافی به پسر یک گانگستر نزدیک می شود تا بتواند یک میکروفون را روی میزی بگذارد که در آن گانگسترها معاملات خود را انجام می دهند...
جین آستن کلاسیک به یوتای امروزی پیوند زده شده است. در حالی که هم اتاقی های او در دانشگاه در جستجوی عشق هستند، الیزابت بنت نویسنده مشتاق بر حرفه خود تمرکز می کند اما دائماً خود را در حال مبارزه با تاجر مغرور ویل دارسی می بیند...
یک کمدی دبیرستانی دهه 50 درباره یک مثلث عشقی که به طرز وحشتناکی به سمت بدی کشیده می شود، زیرا دو نوجوان جوان کشته شده برای انتقام ، به جشن خود بازمی گردند...
مارکو پولونی (کاستاس ماندیلور) نانوایی که نانوایی خانوادهاش در حال ورشکستگی است، سعی میکند از فروش ملک عمو فاب (دیوید پروال) جلوگیری کند. مارکو با شیرینیپز رستوران، گریس کارپنتر (لورن هالی) همکاری میکند تا در مسابقه 250000 دلاری دسر شرکت کند...
رئیس جمهور ایالات متحده که پس از دو دوره ریاست جمهوری بازنشسته شده است، به زادگاه خود در موزپورت، مین باز می گردد و تصمیم می گیرد برای شهردار شدن در برابر یک نامزد محلی دیگر رقابت کند ...
جنی و شیوا دوستان دانشگاهی به دلیل سوء تفاهم راه خود را از هم جدا می کنند. اگرچه آنها عاشق هستند و می دانند که نمی توانند بدون یکدیگر زندگی کنند، اما نفس آنها مانع از اتحاد آنها می شود...
برنده 1 جایزه BAFTA Film Award همچنین دریافت 4 جایزه دیگر. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
ردا، یک جوان فرانسوی مراکشی و پدر پیرش از جنوب فرانسه به مکه میروند تا پدر زیارتش را انجام دهد. آنها در ابتدا از راه دور، به تدریج یاد می گیرند که یکدیگر را بشناسند...
یک دختر نوجوان متقاعد شده است که شهر زادگاهش حول او می چرخد تا اینکه خانواده اش وسایل خود را جمع کرده و به حومه شهر نقل مکان می کنند، جایی که او خود را در رقابت برای جلب توجه می بیند...