آکاری و تاکاکی دو دوست بسیار صمیمی هستند که بعد از نقل مکان کردن خانواده آکاری از هم جدا میشوند ، با اینکه آنها از هم جدا هستند ولی از طریق نامه با همدیگر ارتباط دارند ، در این بین تاکاکی هم در میابد که هر روز و هر روز از بهترین دوستش دور تر و دورتر میشود و این باعث میشود که آکاری را برای آخرین بار ملاقات کند. بعد از ملاقات او با آکاری, عشقش به آکاری بیشتر میشود ولی روزها همینطور میگذرد و هم فاصله بین این دو بیشتر و بیشتر میشود و هر کدام در مسیری از زندگی قرار میگیریند ولی در این بین هر دو مصمم به این هستند تا باز هم به هم برسند و ...
شینجی ایزوموتو، هنرمند مانگا، تصمیم می گیرد به زندگی خود پایان دهد زیرا بینایی خود را از دست می دهد. وقتی هیبیکی آیدا، یکی از طرفداران او که ناشنوا است، او را نجات می دهد، آنها وارد یک رابطه متحول کننده می شوند...
داستان میرا را روایت می کند که کشورش هند و میراثش را ترک می کند و اکنون استارتاپ خود را اداره می کند. وقتی مشکلی شرکت او را تهدید می کند، ازدواج دقیقا همان چیزی است که او برای حل آن نیاز دارد...
سارا هاموند یک فعال محیط زیست است که به هاوایی سفر می کند تا در عروسی بهترین دوستش کیتی شرکت کند. کیتی در هتل خانوادگی مانو کار می کند و سارا با دیدن علاقه مانو به محیط زیست مجذوب او می شود. مانو به سارا کمک می کند تا در مورد فرهنگ و تاریخ هاوایی بیاموزد و سارا به مانو کمک می کند تا هتل را سبزتر کند...
هلن یک سال پس از طلاق برای یک دوره بقا در طبیعت ثبت نام می کند. او از طریق این تجربه متوجه می شود که گاهی اوقات، برای اینکه خود را پیدا کنید، باید واقعاً گم شوید...
این فیلم زوئی بروکس و سایر فارغالتحصیلان آکادمی ساحل آرام اقیانوس آرام را دنبال می کند که برای حضور در یک مراسم عروسی با یکدیگر ارتباط برقرار میکنند...
در یک روستای کوچک در سال 1953 که مرگ استالین اعلام شد و هر جشنی در آن موقع ممنوع بود، یک خانواده تصمیم میگیرند که عروسی بی سر و صدایی را برگزار کنند...
پس از یک روز کاری دلسرد کننده در فروشگاه هدایای محلی خود، "رِنه" در کریسمس آرزوی یک زندگی متفاوت می کند. او به عنوان مدیر عامل یکی از موفقترین شرکتهای تحویل کیت غذا در جهان، در ارتفاعات نیویورک از خواب بیدار میشود. همه چیز به ظاهر عالی است به جز یک چیز او دیگر با شوهر محبوبش ازدواج نکرده است....
آسلی فکر می کند ازدواج یک کلاهبرداری است و این را علناً بیان میکند. اما وقتی دوستش، کرم، به طور غیرمنتظره موافقت میکند، آسلی تمام تلاش خود را میکند تا او را به پیشنهاد ازدواج وادار کند...
"داداش مونا" گردن کلفتي که براي "لاکي سينگ" کار ميکند، يکي از طرفداران پر و پا قرص صداي يک گوينده راديو به نام "جانوی" است. بعد از اعلام برگزاري مسابقه راديويي که جايزه آن حضور در استوديو و گفتگوي حضوري با جانوی است، مونا چند استاد دانشگاه را ميدزد و با جواب هايي که از آنها ميگيرد، مسابقه را ميبرد. روز موعود فرا ميرسد، مونا به ايستگاه راديو ميرود و با ديدن جانوي عاشق او ميشود و ...