یک مرد حرفهای اهل ورشو که سگها را دوست ندارد، به دلایل حرفهای باید به کراکوف برود و در آنجا با یک زن بیوه جذاب، پسرش و حیوان خانگی چهارپاشان آشنا میشود...
یک مثلث عشقی غیرمنتظره، یک دام اغواکننده ناموفق و برخورد ناشی از سوء تفاهم، در سه جنبش بیان می شود و سه شخصیت زن را به تصویر می کشد که مسیرهایشان در گرو انتخاب ها و حسرت هایشان است...
تسونئو دانشجوی دانشگاه است و Josee دختر جوانی است که به دلیل عدم توانایی راه رفتن کمتر به تنهایی از خانه بیرون رفته است. این دو وقتی یکدیگر را ملاقات می کنند که تسونئو مادربزرگ Josee را پیدا می کند که او را برای پیاده روی صبحگاهی بیرون می برد.
سارا یک کشاورز کشت آلی است که با مردی آشنا می شود که ادعا می کند متعلق به سال 1787 است، او به سرعت احساسات قدیمی را کشف می کند که می تواند به اندازه داستان او دیوانه کننده باشد...
داستان دختری به نام لوسی که با تصمیم گیری برای رسیدن به موفقیت حرفه ای بدون به خطر انداختن اخلاقیاتش، بازی بی رحمانه ای را در برابر دشمن سرد و حرفه ای خود، جاشوا، آغاز می کند...
یک جاسوس سطح جهانی عاشق یک زن می شود و باید نحوه برقراری رابطه با یک فرد عادی را در حالی که اطرافیان او سعی می کنند هم رابطه و هم خیلی چیزهای دیگر را از بین ببرند، بیابد...
یک متخصص قلب جوان یک بیمار معلول دارد که در نهایت فوت می کند. او در قبال مرگ او احساس مسئولیت می کند. وقتی برای عذرخواهی سراغ مادر بیمارش می رود ، مادر عصبانی شده و شکایت میکند تا مجوز پزشکی را از او بگیرند...
اولیویا، ستاره سینما، زمانی که یک پاپاراتزی از او با معشوق متاهلش، وینسنت عکس می گیرد، با یک فاجعه روابط عمومی روبرو می شود. پیشخدمت سخت کوش آنتونیو به طور تصادفی در همان عکس ظاهر می شود و استخدام می شود تا به عنوان نامزد اولیویا به عنوان یک پوشش ظاهر شود...
فیلم درباره مردی است که شب ها به مردم کمک میکند.دولت هند متوجه این موضوع شده و او را به روسیه می فرستد و در آنجا ماموریت کشتن نیروهای روسی در شب را دارد. اما به نوعی مشکلی پیش میآید و تمام دنیا فکر میکنند او رهبر نیروهای روسیه است...