در نخستین سال امپراتوری تانگ کبیر، امپراتور وو در شهر لوئویانگ، پایتخت آن زمان، حضور داشت. در همین هنگام، قرار بود حکم اعدام جینپینگ به جرم جستجو برای موجودی افسانهای به نام "دیو بلعنده" اجرا شود.
میسون، دزد حرفهای، در تلاشی برای انجام بزرگترین سرقت خود با برادرش، به یک بانک دستبرد میزند. اما همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود و آنها خود را در محاصره پلیس میبینند. تنشها بالا میگیرد و میسون با مذاکرهکننده ارشد که همسر سابق او است، وارد معامله میشود.
وقتی لئونور، فیلمساز بازنشستهای که بر اثر اصابت تلویزیون به سرش به کما میرود، مرز میان خیال و واقعیت درهم میشکند و او ناگزیر میشود در فیلمنامه ناتمام خویش نقش قهرمان اکشن را ایفا کند.
جوانی برای یافتن شهابسنگی که به تازگی در کوهستان فرود آمده بود، به آنجا رفت، اما موجودی ناشناخته جان او را گرفت. آن موجود سپس به روستا حمله کرد و با خوردن ساکنان، وحشتی عظیم در سراسر جزیره برانگیخت.
یک تیم تحقیقاتی علمی پس از سقوط هواپیما در یک کوه یخی، با یک گرگ غولپیکر جهشیافته مواجه میشوند. گرگ، دختر اوتیسم یکی از اعضای تیم را میرباید و پدر برای نجات او، وارد نبردی مرگبار با گرگ میشود.
این اثر، روایتی نو از حماسه نیبلونگن است که شخصیت اصلی آن هاگن فون ترونجه، یک وایکینگ، است. او با خدایان کهن پیمان دوستی میبندد و در برابر حاکمی ستمگر قیام میکند.
آب شدن یخچالها و فرسایش زمین، باعث بروز بلایای طبیعی بزرگی مانند سیل، زلزله و سونامی در آمریکای شمالی شده است. دانشمندان برای جلوگیری از فرو رفتن این قاره، به دنبال راههایی برای کنترل سطح آب هستند.
گروهی از دانشجویان برای جشن فارغالتحصیلی به جزیرهای دورافتاده سفر میکنند، اما با یک مار پیتون غولپیکر مواجه میشوند. تلاش سرایدار مهربان برای نجات جان آنها، محور اصلی داستان است.
داستان در مورد مرد جوانی است که با اتکا به خاطرات گنگ دوران کودکیاش، قاتل مادر خود را شناسایی میکند؛ همان کسی که بیست سال پیش مادرش را به قتل رساند و او را به فروش رساند.
پس از وقوع گردبادی مهیب، هیولایی آبیرنگ سر برآورده و مردم را طعمه خود میسازد. شاهزاده، معبد دالی را مأمور میکند تا پیش از فرارسیدن جشن نیمه پاییز، پرده از راز این قتلهای مرموز بردارد.
گروهی از دانشآموزان به رهبری هان-چئول، با پیروزی در مسابقات رزمی مدرسه، جایگاه خود را ارتقا میدهند. اما آشنایی با استاد جین-مان، تغییری اساسی در زندگی آنها ایجاد میکند.
دو مامور سابق، یکی از سازمان مبارزه با مواد مخدر و دیگری از سازمانهای اطلاعاتی، در تایپه به هم میرسند و عشق قدیمیشان دوباره شعلهور میشود. اما این عشق، آنها را در معرض خطرات جدی قرار میدهد.
یک قاتل حرفهای که در یک سازمان مخفی زیرزمینی فعالیت میکند، مدام بین کابوسهای وحشتناک و واقعیت زندگیاش دست و پنجه نرم میکند. هنگامی که آخرین ماموریتش کشتن مادری سوگوار است، پی میبرد که هدفش بسیار نزدیکتر از آن چیزی است که تصور میکرد.
داستان کارآگاه نابغهای به نام هو باییی را روایت میکند که به همراه دوستش، عمو مینگ، برای یافتن مرواریدهای گمشده به دریای چین جنوبی میروند. در این سفر، آنها به طور اتفاقی با شهر باستانی غرق شدهای مواجه میشوند و با موانع و چالشهای متعددی در آن روبرو میشوند.