برنده 1 جایزه اسکار. همچنین 5 جایزه و نامزد دریافت 11 جایزه دیگر.
دانشمندى به نام « آندره » ( هديسن ) راهى براى انتقال ماده از جايى به جاى ديگر، از طريق تجزيهى آن به اتمهاى مجزا، توسط « دستگاه انتقال » مخصوصش اختراع مى كند. تا اين كه در جريان آزمايش، اتمهاى او با اتمهاى جسم مگسى كه به طور اتفاقى همراه او وارد دستگاه شده، درهم مى آميزد. « آندره » با ظاهرى نيمه مگس از دستگاه بيرون مى آيد...
«هوارد مارنر» (پندلتن)، رئیس شرکت روبات سازی نووا، آخرین محصولات خط تولید روبات های نظامی اش را در برابر مهمانان به نمایش می گذارد. اما «شماره ی پنج» – یکی از روبات ها – در اثر صاعقه، از برنامه ی عادی اش فراتر می رود و دارای شعور و اراده می شود.
داستان این فیلم درباره قهرمان داستان به نام «هل» است که در اسارت زنانی است که بعد از انفجار اتمی, آمریکا را در اختیار خود گرفته اند. در طول جنگ یک سری جهش های ژنتیکی پدیدار شده است و….
شهر کيهاني «گلوله هاي فضايي» با کمبود هوا براي تنفس روبه رو است و به همين دليل، «رئيس جمهور اسکروب يوگورت» (بروکس) به فرمانده ي سفينه ي فضايي اش «دارک هلمت» (مورانيس) مأموريت مي دهد تا با ربودن «شاهزاده خانم وسپا» (زونيگا) دختر پادشاه سياره ي «درويديا» اتمسفر سياره را به دست آورد...
در مورد موجودی اسرارآمیز است که از سیاره ای بیگانه بر روی زمین فرود می آید. ساکنان شهری در آن نزدیکی حرفهای نوجوانانی که شاهد قدرت مخرب موجود بوده اند را باور نمی کنند و…
زمین را گروهی از موجودات سیاره دیگر به منظور بهره برداری تسخیر کرده اند، ولی دیدن آن ها غیر ممکن است مگر آنکه از طریق عینک های خاصی این امر صورت گیرد و این بین…
۵ سال بعد از ماجراهای فیلم اول، شکارچیان روح که شغلشان را بخاطر منع قانونی از دست داده اند. اما «دانا» دوباره با روح ها مشکل پیدا می کند و شکارچیان روح بار دیگر وارد عمل می شوند...
در سال 2038 ، مواد معدنی کره زمین به پایان میرسد و آنها به سیاره ای دیگر برای جستجوی این مواد میروند. حالا قصد بر این است که زندانیان را به آنجا بفرستند تا از معادن جدید محافظت کنند
1 مرتبه نامزدی جایزه .اسکار. همچنین نامزد دریافت 2 جایزه دیگر.
«نلسن رايت» (ساترلند)، دانشجوي پزشکي، براي تجربه ي دنياي پس از مرگ، فعاليت قلب خود را متوقف مي کند و دوستانش: «ريچل» (رابرتس)، «ديويد» (بيکن)، «جو» (بالدوين) و «رندي» (پلات) با کمک داروهاي خاصي، لحظاتي بعد او را به زندگي بر مي گردانند. پس از آزمايش، «نلسن» مي گويد که تصاوير غريب و هيجان انگيزي ديده است...
جک دث” یک پلیس و جایزه بگیر در لس آنجلس زمان آینده است. او به دنبال تبهکاری است که با استفاده از قدرت هیپنوتیزم، دیگران را تبدیل به موجوداتی بی اراده می کند……
ویتنام، سال ۱۹۶۹٫ «لوک» (وان دام) از دستور مافوقش، «گروهبان اسکات» (لوندگرن) برای کشتن دو ویتنامی بی گناه سر باز می زند، و درگیری بین این دو، منجر به کشته شدن هر دو می شود، و اجسادشان را میان یخ به امریکا باز می گردانند. صحرای نوادا، زمان حال. «لوک» و «اسکات» همراه گروهی از سربازان که همگی به طور مصنوعی به حیات بازگشته اند ـ و حالا سربازان همگانی نام دارند ـ مأموریتی مشکل را به انجام می رسانند…
قرن بيست و يکم. جامعه آرام است و اهالي «سال آنجلس» از خشونت مي پرهيزند. تا اين که جنايتکاري به نام «سايمن فليکس» (اسنايپس) پس از اين که سي و پنج سال را به حالت انجماد گذرانده، به قيد قول شرف آزاد مي شود. اما او بلافاصله شروع به قتل و جنايت مي کند و مقامات ناچار مي شوند دشمن قديمي «سايمن»، گروهبان پليس، «جان اسپارتن» (استالون) را نيز از حالت انجماد خارج کنند...
یک پلیس سایبورگ لس انجلسی بازنشته مجبور میشود خارج از زمان بازنشتگی اش اقدام به دستگیری همکار قدیمی اش کند. همکار قدیمی او در حال قاچاق اطلاعات به یک سازمان ترروری است که در حاله توطئه برای ترور مقامات دولتی هستند…
یک شوالیه ( ژان رنو ) و نوکرش ( کریستین کلاویر ) از قرون وسطی، توسط یک جادوگر دیوانه به زمان حال منتقل می شوند. اکنون تنها راه آن ها برای بازگشت به زمان خودشان، پیدا کردن یکی از نوادگان آن جادوگر است…