یک قاتل بی رحم یک زن که به تازگی بیوه شده است را می دزدد. این زن از دست او فرار می کند و به جنگل می رود. او اکنون نه تنها باید از دست این قاتل فرار کند، بلکه باید با ناهمواری ها و دشواری های طبیعی نیز دست و پنجه نرم کند...
هنگامی که نانسی در دریا مشغول سرگرمی است یک کوسه بزرگ سفید به او حمله می کند و او موفق می شود بالای یک سخره کوچک برود و جان خودش را نجات دهد ولی 2 دوست او توسط کوسه کشته می شوند و حالا نانسی فقط 200 متر از ساحل فاصله دارد و باید تلاش خود را بکند تا جانش را نجات دهد و ...
ملیسا برای فرار از همسر بدرفتار خود ، به همراه پسرش در کلبه خانوادگی که سالهاست خالی از سکنه است پنهان می شود. اما بعد یک روز در پارک ، پسرش ناپدید می شود.
Ponmagal Vandhal (معنی: پرنسس گرانبها وارد شده است) یک درام است که در اووتی اتفاق می افتد. جیوتیکا در کنار سایر بازیگران کهنه کار نقشهای مهمی را ایفا می کند...
این فیلم داستان دختری جوان به نام وی را روایت میکند که یک دانش آموز ارشد دبیرستانی است و به تازگی در یک بازی آنلاین «حقیقت یا عمل» شرکت کرده است. ولی قوانین این بازی آنچنان هم آسان نیست، چراکه هر حرکتی که از سوی فرد صورت گیرد، پیامدهای خاصی را نیز به دنبال دارد …
این فیلم داستان دو مرد را به تصویر میکشد که به خاطر انجام کارهای غیرقانونی، اکنون در زندان پرتوریا گرفتار شده اند. آنها خیلی زود تصمیم میگیرند نقشهای را برای فرار از آنجا برنامهریزی کنند، اما
ربکا (ترسا پالمر) در دوران کودکی ترس بزرگی را در مقابل خود می دید و آن زمانی بود که چراغ ها خاموش می شدند. اما بعدها ترس مشابهی گریبانگیر برادر کوچکتر ربکا به نام مارتین (گابریل بیتمن) می شود که با ایجاد مزاحمت از جانب یک نیروی ناشناخته در تاریکی مطلق همراه می باشد. طولی نمیکشد که مشخص می شود این نیروی ناشناخته ارتباطی با مادر آنها (ماریا بلو) و گذشتهی او دارد...
مردی باید یک شب را به عنوان shomer انجام وظیفه کند اما ناگهان درمیابد پای یک موجود خبیث نیز درمیان است. (shomer اصطلاحا به کسانی گفته میشود که وظیفه محافظت از فرد فوت شده از زمان فوت تا زمان دفن را بر عهده دارند.)
فیلم داستان یک قاتل زنجیرهای بسیار باهوش به نام جک را در طول 12 سال روایت میکند. طرح و نوع قتلهایی که انجام میدهد او را به یک قاتل زنجیرهای حرفهای تبدیل کرده است…
پس از یک واقعه وحشتناک، فردی یک سیستم امنیتی خانه را خریداری می کند، اما متوجه می شوند که این سیستم به آرامی آنچه را که بیشتر از همه می خواهد محافظت کند از بین می برد و ...
فایه( سارا فرنچ)، یک بازیگر سابق است که بخاطر جراحی لیزر، بیناییاش را از دست داده است، او در تلاش است تا زندگی اش جمع و جور وقتی که به تنهایی در خانه رویایی اش در هالیوود زندگی میکند. با کمک دوستش سوفیا...
داستان فیلم «دوران زیبا» (Good Time) درمورد یک دزدی بسیار ناشیانه بانک توسط برادران «کانی» و «نیک» است. «کانی» باهوش و «نیک» که معلول ذهنیست، همدست اوست. بعد از اینکه همه چیز طبق برنامه پیش نمیرود، «نیک» و «کانی» از همه جدا میشوند. «نیک» دستگیر میشود و به جزیره «ریکرز» منتقل میشود و «کانی» فرار میکند. بلافاصله بعد از این اتفاق او نقشهای برای فراری دادن «نیک» میکشد. هدف اول او جمع کردن پول کافی برای به قید وثیقه آزاد کردن «نیک» است. ابتدا سعی میکند این پول را با تیغ زدن نامزدش «کوری» (جنیفر جیسون لی) بدست آورد. بعد از اینکه او متوجه میشود که «نیک» بخاطر جراحات حاصله از یک دعوا در بیمارستان است، تصمیم میگیرد که او را نجات دهد. این نقشه با تعجب با موفقیت عملی میشود اما مشکل اینجاست که کسی که او، نجاتش داده است، یک غریبه است.