مارک و فرد، دو مرد ه.م.ج.ن.س.گ.ر.ا.ی لندنی، برای گذراندن آخر هفتهای پر از شیطنت و اذیت کردن صاحب مسیحی یک مهمانسرای دورافتاده برنامهریزی میکنند. با ورود مهمانی دیگر که تصور میکنند نیات شومتری در سر دارد، ماجراها به سمت مسیری مرگبار کشیده میشود.
زندگی دو بهترین دوست، جیک و کریس، زمانی که جیک برای محافظت از دوستانش به زندان می رود و کریس پلیس می شود، به مسیرهای متفاوتی کشیده می شود. جیک پس از 15 سال آزادی، به دنبال انتقام از دوستانش است...
آسمان پر شده از دود و آتش است و کشتیهایی در همه جهت تا کیلومترها در هوا معلق ماندهاند. این کشتیها تمام منابع زمین را میدزدند و در همین حال، پهپادها در شهرهایی که اکنون ویران شدهاند گشتزنی میکنند.
در آینده در سال 2036 و زمانی که اندونزی به تازگی انقلابی را پس از جنگ داخلی تجربه کرده است. سه دوست که با هم بزرگ شدهاند، پس از مدتها زمانی که هرج و مرج بهدلیل انفجار بمب مرتبط با گذشتهشان رخ میدهد، دوباره به هم میرسند.
هنگامی که یک فراری بیگانه به یک مزرعه توله سگ محلی برخورد می کند و شروع به تبدیل افراد به ماشین هایی می کند که از گوشت توله سگ تغذیه می کنند، دیلن و BFF Eddie او باید تصمیم بگیرند که آیا تهدید SheBorg را تهدید کنند یا نه، و جهان را نجات دهند.
ستاره سابق فیلم میلا، توسط یک فرقه زن ستیز معروف به شمشیر مورد حمله قرار می گیرد. او هوشیار می شود و گروهی از دختران بداخلاق را دور هم جمع می کند و به دنبال انتقام است.
روح کودکانی به سراغ کارآگاه گری می آیند که پرونده قتل آن ها باز مانده است. او برای آرامش روح آن ها و نجات خانواده اش، به دنبال سرنخ های تازه می گردد...
داستان در مورد یک کهنه سرباز است که در مراسم تدفین در یک جزیره دورافتاده، با رازهای تاریک گذشته اش روبرو می شود. او متوجه خیانت و قتلی می شود و این موضوع، داستان را به یک تریلر روانشناختی تبدیل می کند.
پس از اینکه یک نوجوان پانزده ساله به طرز وحشیانه ای توسط قلدرهای دبیرستان مورد ضرب و شتم قرار می گیرد، آرزوی انتقام او ناخودآگاه وحشت هالووین را به راه می اندازد...