هفت غریبه وقتی به خود می آیند که در یک جت در حال پرواز هستند و نه می دانند که کجا هستند و نه می دانند که به کجا برده می شوند. آنها به کابین خلبان دسترسی ندارند و تلفن هایشان هم کار نمی کند. تنها چیزی که متوجه می شوند این است که کشورشان نابود شده است و تنها بازماندگان ممکن است خود آنها باشند…
در سال 1989 در تورنتو، لسلی و روبن بهترین دوستان هم بودند. اما مهمانیهای شبانه باعث شد که آنها از هم جدا شوند. پنج سال بعد، یک اپیدمی مواد مخدر و آدمربایی آنها را مجبور می کند که دوباره با هم متحد شوند...
یک جاسوس مخفی بریتانیایی، برای حل یک معمای تاریک، وارد یک ماجرای پرمخاطره میشود. او در این راه با عشق، فریب و خیانت مواجه میشود. موفقیت او میتواند آیندهٔ جهان را تغییر دهد...
وقتی گروهی از دوستان برای یادبود دوست دوران کودکی خود که ده سال پیش فوت کرده بود، گرد هم می آیند، متوجه می شوند که دوستی در زمان نیاز همیشه دوست واقعی نیست...
یک سارق حرفهای و دوست پسر سابقش برای سرقت ۱۰۰ میلیون دلار طلای آبشده که در یک هواپیمای مسافربری ۷۷۷ در حال حمل است، نقشه میریزند و با هم همکاری میکنند.
هنگامی که نامزد یک جراح زیبایی متأهل به نام راج واردان به طور اتفاقی بر اثر مصرف بیش از حد مواد مخدر می میرد، زندگی او دچار تحولی غیرمنتظره می شود. آیا او می تواند رازهای خود را از همسرش مدها واردان مخفی نگه دارد؟
در آینده ای نزدیک یک انساننما از یک هکر جهانی دعوت میکند تا تمام محدودیتهای مربوط به افکار و تواناییهای او را حذف کند و یک هوش مصنوعی را راهاندازی کند. قیام و تعقیب حکومتی برای از بین بردن ظهور آگاهی ماشینی...
زمانی که دولتی سرکوبگر، حق فعالیت را از روزنامهنگاری به نام یوهان میگیرد، او همراه همسرش لوسیا به خانهی ویلایی پیشرفتهشان پناه میبرند. اما دیری نمیگذرد که هوش مصنوعی خانه، هویتی مستقل پیدا میکند...
یک کارآگاه در حال تعقیب یک مظنون به قتل کودک است . این مظنون دستگیر می شود ، اما به دلیل یک اشتباه اداری آزاد می شود .این کارآگاه مادر کودک مقتول را برای اجرای عدالتی که نظام حقوقی نمیتواند ارائه دهد، استخدام میکند...
جولی در سوگ از دست دادن خواهرش که به قتل رسیده است، در خانه ای جدید و منزوی تنها می ماند که شوهر نابغه اش در زمینه فناوری به یک سفر کاری می رود. او در داخل به دام می افتد و باید با ترس های خود مبارزه کند تا زنده بماند...
بی مصرف ها ، گروهی از سربازان حرفهای و مجهز به تمام سلاحهای ممکن، آخرین خط دفاعی جهان هستند و زمانی که تمام گزینههای دیگر ناموفق میشوند، برای انجام ماموریتهای خطرناک فراخوانده میشوند...
کت از زندان فرار میکند و اسلحه خود را پیدا میکند. اما اسلحه خالی است و یک مهاجم ناشناس به او زل زده است. کت سعی میکند به یاد آورد که هر گلوله را کجا شلیک کرده است...