در این معمای علمی تخیلی بودایی که در آینده ای نزدیک در پنوم پن اتفاق می افتد، یک کارآگاه جوان کامبوجی پیوندی بین رویاهای زندگی گذشته دوستش در مورد طلای گمشده و عزم یک عصب شناس برای دستیابی به روشنگری دیجیتالی باز می کند...
یک کلاهبردار که تحت تعقیب پلیس آمریکا قرار دارد به کامبوج سفر می کند تا سهم خود از کلاهبرداری از بیمه را دریافت کند؛ اما متوجه می شود اتفاقات بزرگتری در جریان هستند...
1 مرتبه نامزدی جایزه .گلدن گلوب. همچنین 9 جایزه و نامزد دریافت 24 جایزه دیگر.
زمانی که گروهی با اسم "خِمِرهای سُرخ" در سال ۱۹۷۵ بر کشور کامبوج حکومت کردند ، منجر به نسلکشی و قتلعام دو میلیون کامبوجی شدند ، در این میان دختره پنج ساله ای مجبور شد از خانه و خانواده اش در پنوم پن دوری کند و به عنوان یک سرباز کودک آموزش ببیند...
برنده 3 جایزه اسکار. همچنین 24 جایزه و نامزد دریافت 22 جایزه دیگر.
کامبوج، سال 1975. با ورود خمرهاي سرخ به پنوم پن، «سيدني شابرگ» (واترستن)، خبرنگار آمريکايي، و ديگر روزنامه نگاران خارجي به يک اردوگاه جنگي منتقل مي شوند و شاهد اعدام عده اي از اسيران هستند. پس از آن که «ديت پران» (نگور)، راهنما و مترجم «سيدني» خمرهاي سرخ را متقاعد مي کند تا روزنامه نگاران را رها کنند، اين عده به سفارت فرانسه پناه مي برند.
داستان این فیلم در مورد زنی است که در شب ازدواجش بر اثر اتفاقاتی که می افتد با کودک سیاهپوستی که شدیدا لاغر و مریض است رو برو می شود و همین مسئله مسیر زندگی زن را تغییر می دهد و به یکی از سازمانهای حقوق بشر می پیوندد تا به مردم فقیر آفریقا کمک کند و در این مسیر با مردی آشنا می شود و ...
داستان انیمیشن در سرزمینی ترسناک به نام اودین (یا ووتان) رخ می دهد، که به چهار سرزمین بر اساس چهار عنصر آب، آتش، باد و زمین تقسیم شده است. یتیمی شاگرد یک جادوگر قدرتمند می شود و درگیری بزرگتر میان نخبگان جادویی جهان به وجود می آید.
داستان عشق غیرمنتظره و نامشخص سریکئو ، یک دختر 21 ساله بار در پنوم پن، و بن، یک دانشجوی جوان آلمانی که برای یک سفر تابستانی پس از فارغ التحصیلی به کامبوج سفر می کند...